از تمام علائم کاملا پیداست که در صورت برگزاری انتخاباتی مجدد،میرحسین به طور جد بیش از نیمی از رای دهندگان به خود را از دست داده است و آرای او شاید کمی بیشتر از تعداد آرای آقای معین در انتخابات قبل خواهد بود ، یعنی نزدیک به ۶ میلیون.
موسوی کاشانی یکی از حامیان دکتر احمدی نژاد در مطلبی در وبلاگ خود که توسط رجانیوز نیز منتشر شده نوشته است:میر حسین موسوی بدلیل همسانی دوره نخست وزیری اش با زمان جنگ و معنویت حکم فرما بر جامعه در آن دوره و با توجه به اینکه پس از نخست وزیری اش گوشه انزوا طلبید و به دل مشغولی های خود سرگرم شد در پس زمینه حافظه تاریخی ایرانیان از او چهره مثبتی ایجاد شده بود و این تصور همچنان بکر و دست نخورده باقی مانده بود. حتی زمانیکه در کنار خاتمی وارد گود رقابت ها شد این حس مثبت و تمایل جامعه به وی کاملا محسوس بود اما پس از انصراف خاتمی و سرازیر شدن اطرافیان تندرو و همچنین گسیل شدن کارگزاران و مدیران مسئله دار سابق به سمت وی به ناگاه خدشه ای بر تصور اولیه مردم از او وارد شد.در جریان مناظره ها نیز آنچه بیشتر عیان شد این نکته بود که مردم میر حسین را بیشتر شبیه یک وسیله و ابزاری بی اراده و بی برنامه یافتند که عده ای فقط قصد دارند از وجهه وی برای شکست آقای احمدی نژاد استفاده کنند.به همین دلیل پس از بر ملا شدن گوشه ای از سناریوی انتخاباتی حامیان پشت صحنه میر حسین ، بلایی که در انتخابات ۷۶ بر سر ناطق آمد و یا در سال ۸۴ باعث شکست خود هاشمی شد در این دوره به شکلی بدتر برای میر حسین پیش آمد. با این وجود چون اقشاری متدین از جامعه جدای از مناظره ها و ادعاههای موسوی در عمل چیزی از او ندیده بودند که تصور مثبت او را در خاطره هایشان باطل کند بنابر این حاضر شدند به وی رای دهند.تا آنجا که در آنالیز آرای ۱۳ میلیونی میر حسین جدای از رای بعضی از اقلیت های مذهبی و برخی اقشار خاص ، رگه هایی از آرا مردم متدین و دلسوز انقلاب نیز دیده میشود.اما پس از حوادث اخیر که یکی از عوامل اصلی شورش و طغیان علیه رای مردم و نظام و کشور، میر حسین و اذناب او و آقازاده های با سابقه بوده اند، در صورت برگزاری انتخاباتی دیگر نتایج با قبل قدری تفاوت خواهد کرد.اکثرا به این امر واقفند که گروههایی مانند جبهه مشارکت و جناح طغیانگر و اپوزیسیون در کشور دارای یک سبد مشخص از آرا می باشد که در میزان آرای دکتر معین در دوره قبل تبلور دارد.مسلما با اقدامات غیر قابل انتظار میرحسین، از کودتای ناکام علیه رای مردم با همکاری بیگانگان و آقازاده های انگلیس دیده داخلی گرفته تا ادامه تحریک به شورش و خونریزی ، بیش از نیمی از افرادی که در دوره قبل به وی رای داده بودند دیگر به هیچ نحو او را به عنوان نامزد اصلح خود انتخاب نخواهند کرد و از او به عنوان یک فرد مکتبی و دلسوز و قانون گرا نام نمی برند، بلکه موسوی را یک کودتاچی و فردی عاری از هر گونه منطق می شناسند که دیوانه وار می خواهد از مردم انتقام بگیرد.از تمام علائم کاملا پیداست که در صورت برگزاری انتخاباتی مجدد،میرحسین به طور جد بیش از نیمی از رای دهندگان به خود را از دست داده است و آرای او شاید کمی بیشتر از تعداد آرای آقای معین در انتخابات قبل خواهد بود ، یعنی نزدیک به ۶ میلیون.
موسوی کاشانی یکی از حامیان دکتر احمدی نژاد در مطلبی در وبلاگ خود که توسط رجانیوز نیز منتشر شده نوشته است:میر حسین موسوی بدلیل همسانی دوره نخست وزیری اش با زمان جنگ و معنویت حکم فرما بر جامعه در آن دوره و با توجه به اینکه پس از نخست وزیری اش گوشه انزوا طلبید و به دل مشغولی های خود سرگرم شد در پس زمینه حافظه تاریخی ایرانیان از او چهره مثبتی ایجاد شده بود و این تصور همچنان بکر و دست نخورده باقی مانده بود. حتی زمانیکه در کنار خاتمی وارد گود رقابت ها شد این حس مثبت و تمایل جامعه به وی کاملا محسوس بود اما پس از انصراف خاتمی و سرازیر شدن اطرافیان تندرو و همچنین گسیل شدن کارگزاران و مدیران مسئله دار سابق به سمت وی به ناگاه خدشه ای بر تصور اولیه مردم از او وارد شد.در جریان مناظره ها نیز آنچه بیشتر عیان شد این نکته بود که مردم میر حسین را بیشتر شبیه یک وسیله و ابزاری بی اراده و بی برنامه یافتند که عده ای فقط قصد دارند از وجهه وی برای شکست آقای احمدی نژاد استفاده کنند.به همین دلیل پس از بر ملا شدن گوشه ای از سناریوی انتخاباتی حامیان پشت صحنه میر حسین ، بلایی که در انتخابات ۷۶ بر سر ناطق آمد و یا در سال ۸۴ باعث شکست خود هاشمی شد در این دوره به شکلی بدتر برای میر حسین پیش آمد. با این وجود چون اقشاری متدین از جامعه جدای از مناظره ها و ادعاههای موسوی در عمل چیزی از او ندیده بودند که تصور مثبت او را در خاطره هایشان باطل کند بنابر این حاضر شدند به وی رای دهند.تا آنجا که در آنالیز آرای ۱۳ میلیونی میر حسین جدای از رای بعضی از اقلیت های مذهبی و برخی اقشار خاص ، رگه هایی از آرا مردم متدین و دلسوز انقلاب نیز دیده میشود.اما پس از حوادث اخیر که یکی از عوامل اصلی شورش و طغیان علیه رای مردم و نظام و کشور، میر حسین و اذناب او و آقازاده های با سابقه بوده اند، در صورت برگزاری انتخاباتی دیگر نتایج با قبل قدری تفاوت خواهد کرد.اکثرا به این امر واقفند که گروههایی مانند جبهه مشارکت و جناح طغیانگر و اپوزیسیون در کشور دارای یک سبد مشخص از آرا می باشد که در میزان آرای دکتر معین در دوره قبل تبلور دارد.مسلما با اقدامات غیر قابل انتظار میرحسین، از کودتای ناکام علیه رای مردم با همکاری بیگانگان و آقازاده های انگلیس دیده داخلی گرفته تا ادامه تحریک به شورش و خونریزی ، بیش از نیمی از افرادی که در دوره قبل به وی رای داده بودند دیگر به هیچ نحو او را به عنوان نامزد اصلح خود انتخاب نخواهند کرد و از او به عنوان یک فرد مکتبی و دلسوز و قانون گرا نام نمی برند، بلکه موسوی را یک کودتاچی و فردی عاری از هر گونه منطق می شناسند که دیوانه وار می خواهد از مردم انتقام بگیرد.از تمام علائم کاملا پیداست که در صورت برگزاری انتخاباتی مجدد،میرحسین به طور جد بیش از نیمی از رای دهندگان به خود را از دست داده است و آرای او شاید کمی بیشتر از تعداد آرای آقای معین در انتخابات قبل خواهد بود ، یعنی نزدیک به ۶ میلیون.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر