۱۳۸۸ تیر ۹, سهشنبه
بیانیه سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) در خصوص سرکوبهای اخیر و سناریوی اعترافات اجباری
به گزارش روابط عمومی سازمان، متن کامل این بیانیه به این شرح است:
ملت آزادیخواه ایران؛همچنانکه در بیانیه پیشین بر ماهیت کودتایی اقدامات صورت گرفته در مهندسی انتخابات و دستکاری در آراء ملت در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم تاکید کردیم، متاسفانه غاصبان رای ملت، که نقشه شوم کسب اعتبار و مشروعیت از آرای به یغما رفته شهروندان را نقش برآب دیدند پا را از آنچه تاکنون کرده بودند نیز فراتر گذاشته و با صدور فرمان شلیک به زنان و مردان بی دفاع و مظلومی که به مسالمت آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را با سکوت یا ندای توحیدی الله اکبر فریاد زده بودند و همچنین بازداشت و توقیف صدها شخصیت شناخته شده ملی و تلاش برای اخذ اعتراف غیرقانونی از کسانی که که طی ماههای گذشته ترغیب عموم شهروندان به مشارکت سیاسی را وجه همت خویش ساخته بودند تا از این طریق راه برونرفتی از مصائب کشور به نفع تغییر و اصلاح اوضاع کشور بیافرینند؛ آشکارا و در عمل نیز نشان دادند که دولت برآمده از تخلفات انتخاباتی و حامیاناش برای جان و مال و امنیت شهروندان اش کوچکترین ارزشی قایل نیست. آنچه در هفته های پس از ۲۲ خرداد واقع گشت، به روشنی نشان داد که حاکمیت دروغ برای ادامه استیلای خویش بر ایران از به کارگیری بی آبروترین شیوهها که مشابه آن تنها در حکومت خودکامگان تاریخ در غرب و شرق دیده شده است، آن هم به اسم قانونگرایی و عمل به شرع مقدس، ابایی ندارد و این نکته کلیدی را از یاد برده است که قانون نوشته، قدرت سیاسی را حقانی نمیکند بلکه قوانین خود زمانی مشروعیت دارند که اراده انشاء شده ملت باشند نه ابزار سرکوب و حقکشی مردمان.
ملت هوشیار ایران؛اگر امروز شهادت دهها تن از شهروندان ایرانی از کودکی معصوم گرفته تا جوانان شجاعی که توهین به شعور خود را تاب نیاوردهاند، دردی جانکاه را پدید آورده است و اگر مشاهده خشونت عریان عوامل نظامی و شبه نظامی حاکمان علیه فرزندان این ملت که هیچ کم از صحنههای نبرد کلاسیک البته در مقابل مردمی بی دفاع ندارد، زخمی دردناک را بر پیکر این ملت وارد آورده است؛ دروغ پراکنی حاکمان کذابی که زیر تابوت قربانیان خویش را میگيرند و اشک تمساح میریزند، استخوانی لای زخم و نمک پاشی بر دل ریش خانوادههای شهدای فجایع اخیر و عموم شهروندان عزادار است. اکنون باید پرسید، حاکمیتی که مدعی اقتدار و تثبیت است چگونه به خود اجازه میدهد تا مسوولیت خونهای ریخته شده معترضان را بر عهده خود آنان بگذارد و فراتر از آن تیراندازی به شهروندان را به تروریستها، اوباش و بیگانگان منتسب کند؟
شهروندان ایرانی؛اکنون در کنار چند هزار شهروند معترض که در جریان تجمعاتی که شرکت در آن حق مسلم آنها بوده است، دستگیر شدهاند، صدها تن از فعالان سیاسی اصلاح طلب کشور نیز در بازداشت به سر میبرند و درحالی که قوانین جاری کشور در جریان بازداشت آنها نقض شده و این روند رفتار ضابطان قضایی و عوامل بازداشتها را به عملکرد آدمربایان شبیه کرده است، پس از گذشت بیش از دو هفته هیچگونه اطلاعی از وضعیت تعداد زیادی از آنها به ویژه آقایان احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان در دست نیست. شایان ذکر است که بنابر مشاهده شاهدان، ماموران امنیتی هنگام بازداشت آقای عبدالله مومنی ایشان را شدیدا مورد ضرب و شتم قرار دادهاند و این در حالی است که خانوادههای کلیه بازداشت شدگان در نگرانی و بی خبری به سر برده و سلامت جسمی دستگیرشدگان به دغدغهای جدی تر از بهرهمندی آنان از حق برخورداری از یک دادرسی عادلانه بدل شده است.
از سوی دیگر تشدید فشارهای امنیتی غیرقانونی نسبت به اعضای این سازمان، بی اطلاعی از سرنوشت تعدادی از دانشجویان بازداشتشده، تداوم بازداشت تعدادی از فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران و هنرمندان، تهدید تعدادی از احزاب و تشکلهای عمده اصلاحطلب از جمله جبهه مشارکت ایران، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز به انحلال و لغو مجوز درحالی که برجستهترین اعضای آنها در وضعیتی نامعلوم در بازداشتگاههای امنیتی هستند، این پرسش اساسی را مطرح میکند که در محاسبات دولت برآمده از انتخابات آنچنانی آیا اصولا برنامهای برای اداره کشور و تداوم حیات سیاست در جامعه نیز وجود دارد یا اینکه مقرر است هر نوع فعالیت حزبی به حال تعطیل درآمده و در تکمیل حلقههای استقرار حکومت خالی از رای جمهور، نظام تک حزبی نیز در کشور مستقر شود؟
در این میان زمینهسازی برای تکرار سناریوهای نخ نما و تکراری پخش اعترافات فعالان سیاسی بازداشت شده در رسانههای وابسته به حاکمان کذاب آغاز شده و این مساله بیش از پیش بر نگرانی ما نسبت به اعمال فشار و شکنجه علیه بازداشتشدگان افزوده است. با این وجود کارگردانان، نویسندگان و مجریان این سناریوهای خطرناک باید بدانند که آبروی از کف رفته را از طریق اقاریر بی اعتبار کسب شده در بازداشتگاههای امنیتی که کمترین وجاهت قانونی و شرعی ندارد، نمیتوانند بازگردانند و نیز استقلال و اصالت جنبش اعتراضی مردم را با توسل به چنین شیوههای سرکوبگرایانهای قادر نخواهند بود به زیر سوال برند. چرا که افکار عمومی به درستی پیش از این تصمیم خود را گرفته و بر همین مبنا نیز با رای خود در روز ۲۲ خرداد به ادامه این سیاستها “نه” قاطعی گفته است.
در پایان، سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با توجه به اظهار نظر قطعی مراجع رسیدگیکننده به سلامت انتخابات، بار دیگر حمایت قاطع خود را از اقدامات معترضانه آقایان کروبی و موسوی در دفاع از رکن جمهوریت و نیز حقوق تضییع شده ملت اعلام داشته و مطالبه جدی خود را مبنی بر آزادی کلیه بازداشتشدگان از جمله دبیرکل و سخنگوی این سازمان ابراز میدارد و ضمن عرض تسلیت به خانوادههای داغدار شهدای فجایع اخیر که مظلومانه جان خود را در دفاع از آزادی و جمهوریت از دست دادهاند، متذکر میشود که سیاست دستگاههای امنیتی در تلاش برای اعتراف گیری از فعالان سیاسی و مدنی بازداشت شده، نه تنها موجب تقویت حاکمیت استبداد نمیشود بلکه بی شک سرآغازی بر فروپاشی بنای ظلم و دروغ آن خواهد بود.
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)نهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت
ادوارنیوز
مجلس ایران بیانیه ای در حمایت از پلیس و بسیج صادر کرد
در بخشی دیگر از این بیانیه گفته می شود: "ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی در راستای تدابیر مقام معظم رهبری، همگان را به تمکین قانون و پذیرش ساز و کارهای قانونی دعوت می کنیم و از سردمداران می خواهیم از هر گونه اقدام خلاف قانون که موجبات ناآرامی و هتک حرمت شهروندان و منافع ملی شود پرهیز کنند ".
«افزایش عدم اعتماد ایرانی ها نسبت به حکومت»
بیشتر بخوانید:دولت اوباما مذاکره با ايران را همچنان ممکن میداند
هيلاری کلينتون که در نشست خبری روزانه وزارت امور خارجه آمريکا سخن میگفت، اعلام کرد که «تمايلی به پيشبينی آينده سياسی ايران ندارد اما فکر نمیکند که بازشماری آراء بتواند نقشی در فرو نشاندن تنشها ايفاء کند.»وزير خارجه آمريکا گفت: «روشن است که روند انجام انتخابات در بين مردم بدبینی بزرگ اجتماعی نسبت به حکومت ايجاد کرده است و من فکر نمیکنم که اين بدبینی با نتايج حاصل از بازشماری محدودِ شمار نسبتاً معدودی از آراء رفع شود. هر چند روشن است که امور داخلی از اين دست بايد توسط خود ايرانیها حل و فصل شود و ما اميدواريم که مردم ايران فرصت انجام اين کار را پيدا کنند تا به نحوی صلحآميز و با احترام به آزادی بيان بتوانند خود به اين موضوع بپردازند. موضع شخص من و موضع دولت ما آن است که از ارزش بنيادين شنيده شدن صدای مردم و به حساب آمدن رأی آنها، حمايت کنيم.»خانم کلينتون با بيان اينکه «بايد ببينيم که چه رويدادهايی پيش خواهد آمد» از پاسخ صريح به اين پرسش که آيا دولت اوباما انتخاب دوباره احمدینژاد را به رسميت خواهد شناخت يا نه سرباز زد و اظهار داشت که مقامات دولت آمريکا به دقت رويدادها را ارزيابی خواهند کرد و «به تناسب تصميم خواهد گرفت.»وزير خارجه ايالات متحده از اظهار نظر در مورد اينکه خشونتهای پس از انتخابات ايران به اميدهای آمريکا برای تعامل با اين کشور در مورد برنامه اتمیاش و ساير مسائل مورد نگرانی غرب پايان داده است يا نه، اجتناب کرد اما اظهار داشت که اين امر قطعاً در مواجه با ايران مد نظر خواهد بود.وی افزود: «ما نظارهگر تحولات باقی خواهيم ماند و مطابق منافع ملی آمريکا عمل خواهيم کرد. هميشه همين گونه بوده است. هميشه ارزشها، اهداف و منافع ايالات متحده آمريکا مدنظر بوده است. ما هر چه در توان داريم برای ممانعت از تبديل شدن ايران به قدرتی با سلاحهای هستهای به عمل خواهيم آورد. ما نظارهگر تحولات خواهيم بود و مطابق با آنچه که پيش بيايد عمل خواهيم کرد.»خانم کلينتون همچنين در اين سخنان خود از بازداشت کارمندان ايرانی سفارت بريتانيا در ايران نيز اظهار تأسف کرد و اظهار داشت که ايالات متحده از اقدامات بريتانيا برای يافتن راهی جهت آزادی بازداشتشدگان حمايت خواهد کرد.
امریکا به ایران اینترنت مجانی بدون محدودیت میدهد ؟؟؟؟
طرح رویایی مککین برای اینترنت هوایی در ایران! مککین درخواست کرده که هواپیماهای بدون سرنشین بر فراز ایران پرواز کنند و اینترنت بدون ********** در اختیار شهروندان ایرانی قرار دهند!ذوالفقار دانشیجان مککین، سناتور ایالات متحده و نامزد حزب جمهوریخواه در آخرین انتخابات ریاستجمهوری این کشور که در رقابت با باراک اوباما به سختی شکست خورد، در واکنش به رویدادهای اخیر در ایران، پیشنهاد عجیب و غریبی برای دسترسی شهروندان ایرانی به اطلاعات و رفع محدودیتهای مخابراتی مطرح کرده است. به گزارش ای. اف. پی، مککین همراه با لیندسی گراهام (سناتور جمهوریخواه) و جو لیبرمن (سناتور مستقل) پیشنویس قانون افزایش بودجه بخش فارسی زبان صدای آمریکا و رادیو فردا را آماده کردهاند و تصمیم دارند آن را پس از آغاز تعطیلات جشن استقلال ایالات متحده در 4 جولای / 13 تیر به کنگره ارائه دهند. هدف اصلی از ارائه این قانون، کمک به مردم ایران برای دسترسی آزاد به اطلاعات و مقابله با محدودیتهای حکومتی اعمالشده بر سیستمهای مخابراتی از جمله اینترنت و شبکه ارتباطات همراه عنوان شده و علاوه بر برنامههای رادیویی، فراهم آوردن امکان دسترسی شهروندان ایرانی به برخی وبسایتهای اینترنتی **********شده مانند شبکههای اجتماعی فیسبوک و توییتر و همچنین بهاشتراکگذاری فیلم یوتیوب نیز در آن پیشبینی شده است. وی همچنین خواستار مجازات و جریمه شرکتهای غیر ایرانیای شده است که به **********ینگ و شنود شبکه ارتباطات همراه و اینترنت در داخل ایران کمک کردهاند و گفته: «در جنگ جهانی دوم، ما برای مردم و مخالفان لهستانی، رسانههای نوشتاری آماده میکردیم. توییتر، فیسبوک و یوتیوب، رسانههای پیشرفته دنیای امروز ما است؛ اینها روشهای خبررسانی دنیای جدید هستند». اما در میان این سخنان، مککین سخن عجیبی نیز درمورد دسترسی مردم ایران به اینترنت پرسرعت و بدون ********** گفته است. او درخواست کرده که هواپیماهای بدون سرنشین بر فراز ایران پرواز کنند و اینترنت بیسیم بدون ********** در اختیار شهروندان ایرانی قرار دهند!این که آیا چنین کاری از نظر علمی انجامپذیر است یا خیر، پاسخ دقیقی ندارد. درحال حاضر، ارتباطات اینترنتی بیسیم در مقیاس محدودی استفاده میشود. اگر کاربران به تجهیزات مخابرات ماهوارهای دسترسی داشته باشند، میتوانند با هزینه نسبتاً زیادی از ارتباطات ماهوارهای استفاده کنند. ارتباطات وای. فای و وای. مکس در محدودههای نسبتاً محدود و تا شعاع چند ده کیلومتر نفوذ میکند که صدالبته تجهیزات لازم برای آن قابل مقایسه با ابعاد خود هواپیماهای بدون سرنشین است.در کشور ایالات متحده، خدمات اینترنت در برخی پروازها و هواپیماها ارائه میشود که پایه و اساس آن، ارتباط با آنتنها و ایستگاههای زمینی و بخصوص شبکه ارتباطات همراه نسل 3 است. بنابراین برفرض محال اگر انبوهی از هواپیماهای بدون سرنشین بر فراز ایران به پرواز درآیند و بخواهند اینترنت آزاد و رایگان ارائه دهند؛ باید از زیرساختهای مخابراتی موجود استفاده کنند. از سوی دیگر، هواپیماهای بدون سرنشین سوخت محدودی دارند و انرژی لازم برای ایجاد چنین شبکه ارتباطی گستردهای، زمان پرواز را بسیار کاهش خواهد داد. تازه اینهمه در شرایطی است که این هواپیماها بتوانند از خط دفاعی پدافند هوایی کشور جان سالم به در برند.به راحتی میتوان فهمید که این پیشنهاد جان مککین، در حال حاضر و با توجه به فناوری موجود، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار هزینهبر و دشوار است. تصور اینکه مککین عمداً خواسته باشد با این حرف خود را مضحکه خاص و عام کند، دور از ذهن است. اما شاید بتوان این پیشنهاد را به این شکل تعبیر کرد که دسترسی آزاد به اطلاعات، ارزشمندتر از هر چیز دیگری است؛ آنقدر مهم و ارزشمند که حتی چنین طرح گزاف و پیچیدهای هم برای دستیابی به آن میارزد. عصر حاضر، عصر اطلاعات است. دسترسی آزاد به اطلاعات این امکان را فراهم میکند تا در محیطی شفاف و به دور از هیجان و استرس، به بررسی وقایع پرداخت و به درستی تصمیمگیری کرد. دوران اعمال محدودیت و سانسور گذشته است. هر روز، روشهای جدیدتر و پیشرفتهتری برای دسترسی به اطلاعات فراهم میشود. حتی سیستم جدید **********ینگ که مخابرات بر درگاه ورودی اینترنت کشور نصب کرده نیز علیرغم فناوری بسیار پیشرفتهای که در آن استفاده شده، در برخی موارد ناتوان مانده است. حتی اگر پیشنهاد مککین با امکانات علمی امروز، خندهدار باشد، اما دوران **********ینگ هم گذشته است.
روزنامه ی سپاه جوان: قوچانی برای انقلاب مخملی آموزش دیده بود
دیگه خودتون میدونید شرنوشته
گور پدرش كه شوراي نگهبان تائيد كرد يا نكرد
ایوالفضل فاتح
قلم - ذهی خیال باطل که کسانی تصور کنند امثال من به دلیل محدودیتهایی نظیر ممنوع الخروج شدن ذره ای در مواضع سیاسی امان تجدید نظر کنیم.
به گزارش قلم نیوز، ابوالفضل فاتح مسئول کمیته اطلاع رسانی و تبلیغات ستاد مهندس موسوی گفت : این روزها رسانه هایی که دروغ رزق دائم شان است و ادعای اصول گرایی شان گوش فلک را کر کرده است همراه با اتهامات ناروا مطالب کذبی را به اینجانب نسبت داده اند.
همین گونه کسانی از قول من خاطرات جدیدی را منتشر نموده اند.
بدین وسیله به عموم مخاطبان عزیز اعلام می دارد مواضع اینجانب صرفا از طریق سایت قلم منتشر می شود.
همین جا با صدای بلند اعلام می کنم به گذشته خود در این انتخابات افتخار می کنم.
ذهی خیال باطل که کسانی تصور کنند امثال من به دلیل محدودیتهایی نظیر ممنوع الخروج شدن ذره ای دچار تزلزل شده یا در مواضع سیاسی امان تجدید نظر کنیم.
یادآور می شود امروز روزنامه جوان مطلب کذبی را به ابوالفضل فاتح نسبت داده بود.
سید محمد خاتمی در جمع اعضای کمسیون امنیت ملی:
رئیس دولت اصلاحات با ابراز نگرانی از لطمه خوردن به اعتماد عمومی بخش قابل توجهی از جامعه، خواستار تشکیل هیات بیطرفی برای حل مسائل پیش آمده در خصوص انتخابات شد و بر تغییر فضای امنیتی و نظامی کنونی تاکید کرد.
به گزارش نوروز، سيد محمد خاتمي در دیدار با هیات منتخب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که روزهای اخیر برای حل مسائل پیش آمده دیدارهایی را با مسئولان و شخصیتهای سیاسی و مذهبی کشور انجام میدهند، گفت:«مطمئن هستم همه شما از سر دلسوزی برای نظام، اسلام، ایران و انقلاب تلاش میکنید.»
وی افزود:«من خودم را فرزند و مخلص انقلاب میدانم.همواره عشق به امام داشتهام و در حد خودم تلاش کردهام.بعد از انقلاب هم هر جا که بودم و احساس کردم باید در عرصه باشم حضور داشتهام و الان هم همین طور است.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:«برایم نظام امر مقدسی بوده که حاصل انقلاب اصیل دینی و مردمی بوده است که برای آن هزینه پرداختیم.»رئیس بنیاد باران با اشاره به تببین مبانی نظری اصلاحات که سال گذشته طی جلساتی انجام داد، اظهار داشت:«من در اصلاحاتی که از دیدگاه خودم تبیین کردهام گفتم حرکت اصلاحی حرکتی است که بیش از صد سال است در جامعه ما بروز و ظهور دارد که اوج آن را در انقلاب اسلامی مشاهده می کنیم و حاصل انقلاب اسلامی هم جمهوری اسلامی است.»
خاتمی تصریح کرد:«تفاوتی که امام و انقلاب ما با سایر جنبشها داشته این است که انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی را عرضه کرد و معتقدم یکی از موارد تضعیف نظام این است که در داخل از معیارهای جمهوری اسلامی منحرف شویم؛طبیعی است بیگانگان هم هدفشان لطمه زدن به این دستاورد است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان ادامه داد:«وقتی انقلاب اسلامی رخ داد در عرصه حیات اجتماعی یک واقعیت رخ داد و در اینجاست که اصولگرایی و ارزشگرایی مطرح میشود و این سئوال پیش میآید که ما از چه دفاع میکنیم؟پاسخ آن روشن است از جمهوری اسلامی؛همانگونهای که امام راحل گفت و در قانون اساسی نیز آمده است.»
خاتمی سپس این سئوال را مطرح کرد که باید ببینیم وقتی از نظام دفاع میکنیم در نظر ما از نظام چیست؟وچگونه و از چه داریم دفاع میکنیم؟لطمه به نظام این است که کاری بشود که به جمهوری اسلامی با همه لوازم آن از جمله محور بودن مردم لطمه بخورد. وی با تاکید بر اینکه «نباید به سادگی سرمایههای اجتماعی را از دست بدهیم»، اظهار داشت:«بنده مهندس موسوی را از سرمایههای متدین، اصیل و ارزشمند انقلاب میدانم و آمدن ایشان در عرصه را یک فرصت و غنیمت میدانستم.» رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد:«شور و هیجانی که در این انتخابات وجود داشت در هیچ یک از انتخاباتهای گذشته وجود نداشت و بنده نیز در ایجاد این شور موثر بودم، وقتی بنده از عرصه کنارهگیری کردم دوستان خیلی گلایه میکردند اما در آغاز دهه چهارم انقلاب جو عظیمی ایجاد شد و در این انتخابات شعار تحریم را یا نمیشنیدیم یا آن را بسیار بیرمق میدیدیم.»
خاتمی یکی از مسائلی که به دغدغههای این روزهای او مبدل شده است را لطمه خوردن به اعتماد عمومی در بخش قابل توجهی از جامعه عنوان کرد و گفت:«ما باید جلوی خدشه دار شدن اعتماد عمومی را بگیریم تا اصل نظام لطمه نبیند چرا که ضرر این مساله بسیار بیشتر از آن است که چه کسی رییس جمهور است.پاسخ دادن به اعتراض منطقی و رفتار مدنی جامعه و بخشهای عظیمی که به این انتخابات اشکال و ایراد دارند این نیست که با ایجاد فضای امنیتی و اعمال زور و دستگیریها و نسبتهای ناروا به مردم و شخصیتهای محترم قصه را از مسیر خود منحرف کنیم ؛راهکار بازگرداندن اعتماد هم بیان شده است بروید تلاش کنید آن راهکار عملی شود.»
وی ادامه داد:«به هر حال یک حادثهای رخ داده، عدهای هم به آن اعتراض دارند و باید اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد که حل این مساله میتواند با تشکیل یک هیات بیطرف صورت پذیرد.»
رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد:«فضای امنیتی و نظامی کنونی نیز باید تغییر بکند و جامعه را به سوی آرامش برد. و معتقدم هنوز هم همه راهها بسته نیست.»
به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام سید محمد خاتمی وي با بیان اینکه «ما رهبری را دوست داریم و نسبت به ایشان علاقه داریم»، گفت:« کاش میتوانستم آن چه در جلسه مشترک میان ما و ایشان در جلسهای که در روزهای قبل از تصمیمگیری من برای کاندیداتوری گذشت را بیان میکردم.»
وی با بیان اینکه «برای ما اصل نظام و انقلاب مهم است»، اظهار داشت:«باید فضایی وجود داشته باشد که هر کس آزادانه حرف خودش را بیان کند و فضا طوری باشد که در آینده مطمئن باشیم مردم به عرصه میآیند.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:«باید اصولگرایی و اصلاح طلبی را از نو معنا کرد و عقلای قوم حتما میتوانند به نظرات مشترکی برسند.»
سیدمحمد خاتمی خاطرنشان کرد:«میشود ساز و کارهایی دید و تعریف جدیدی از موقعیتی که در دنیا داریم ارائه دهیم و با ایجاد توازن بین نیروهایی که در جامعه وجود دارد و رسیدن به راهکارهای منطقیتر برای خدمت به انقلاب، اسلام، نظام گام برداریم.»
گزارشی از بند نسوان زندان اوین و وضعیت دستگیر شدگان اخیر
با توجه به اینکه این زندان تنها یک اندرزگاه را به زنان اختصاص داده است با موج گسترده بازداشتهای اخیر که تعداد زیادی از زنان را نیز در بر گرفت. کمبود فضا و مکان در این بند عاملی برای افزایش فشار بر زندانیان شده است.
بنابر گزارشات دریافتی حدود شصت تن از زنان بازداشت شده به بند بیماران متادونی اندرزگاه 3 نسوان منتقل شده اند، کمبود جا به حدی است که تعداد زیادی از زنان تازه منتقل شده تنها با یک پتو در راهروهای این اندرگاه اسکان داده شده اند.
راهروهای مذکور که به غیر از دهه شصت هیچگاه سابقه نداشته مورد استفاده قرار گیرد محیطی غیربهداشتی و نامناسب برای نگهداری زندانیان خاصه زنان زندانی است.
خانم مقدم و مریم عامری منجمله زنان زندانی در این بند هستند و البته بیتا صمیمی زاده و فریناز معیریان دو فعال دانشجویی نیز تا روز گذشته در این محل نگهداری می شدند که بنا به دلایل نامعلومی از دیروز به سلولهای انفرادی منتقل شده اند.
از دیگر نکات قابل توجه استقرار تعداد زیادی از زنان زندانی زخمی در بهداری این اندرزگاه است.
لازم به ذکر است آمار فوق تنها بخشی از دستگیر شده گان روزهای اخیر را در بر می گیرد و در خصوص سایر بندها به دلیل شرایط امنیتی بی خبری بیشتری وجود دارد.
ممانعت از حضور موسوی در تلويزيون
جمعي از حاميان احمدينژاد در مجلس همچون علامعلي حداد عادل، حسين فدايي، روحالله حسينيان و … در تلاش براي جمع امضاي ذيل نامهاي هستند كه اسباب عدم حضور موسوي در مصاحبه تلويزيوني با مردم را پيش از پيش فراهم خواهد كرد.
روزنامه اعتمادملی
مبارزه مثبت :: احمدی نژاد رئیس جمهور من نیست
من بک قطره ام در دریای بیکران ، نمیخواهم بیش از این هم باشم ، اما هرگاه قطره ها موج میشوند و سد تاریکی را میشکنند من نیز موج هستم .
مبارزات منفی من در قلبم و در دنیایم :
1 – احمدی نژاد رئیس جمهور من نیست ، اینرا قلبا باور دارم و هرجا بتوانم به گوش دیگران میرسانم ، اصولا نظامی که در آن شخصی چون احمدی نژاد که نمونه بارز یک انسان خودشیفته ، دروغگو و خیالباف ، دورو و ریاکار است بتواند رئیس جمهور شود، نظام من نیست نه در قلبم نه در کردارم و نه در گفتارم .
2 – من به این دولت دیگر هیچ مالیاتی نمیدهم … اگر هم مجبور باشم تا میتوانم کار شکنی میکنم … نه قلبم دیگر راضی میشود نه عقلم اجازه میدهد .
3 – موبایل را تحریم کردم .. خطم را فروختم و گوشیم را به بستگان دادم … اتفاقا احساس خیلی خوبی هم دارم … هم قلبم راضیست هم عقل گواهی سلامت میدهد . (نسخه را اول برای خودم پیچیدم)
4 – صدا و سیما را 99% تحریم کردم آن یک درصد هم جومونگ است که خودش به نوعی داستان عالیجنابان سرخ است و کاوه اهنگر… آه اگر بدانبد که وقتی تمام روز دروغ و مهمل نمیشنوم چقدر سبک شده ام … یکسری کالا هم که میشنوم در صدا و سیما تبلیغ میشود دیگر نمی خرم … این چند روز که با نخریدن اتک و نخوردن چی توز نمرده ام …
5- هر روز به جای کبودی باتوم هموطن گرامی ام نگاه میکنم … و بیشتر باور میکنم که ایرانم و مردمانش آزادترین و غرور افرین ترین ملت ها هستند (تلقین میکنم) بعد (باور میکنم) سپس (اتفاق می افتد) — قانون خذب هم عجب راز سر به مهری بود …
6 – شبها در پشت بام خانه فریاد میزنم … زنده باد آزادی … زنده باد آزادی … این یک کار را به همراه خانواده انجام میدهم … راستش اول خجالت میکشیدیم ..حالا افتخار هم میکنیم …
حالا انگار از نان شب هم واجب تر شده .. ساعت را هم که نگاه نکند کسی خود به خود همه راس ساعت ده بی اراده میگویند زنده باد آزادی . عجب ساعت دقیقی دارد این بدن ما و خودمان خبر نداشتیم .
خیلی کارهای دیگر هم میخواهم انجام دهم .. اما همین کارها هم فعلا تاریکی را از قلبم زدوده و امید و روشنائی را جایگزینش کرده ….
آه راستش درفش برافراشته شد ، کاوه زنده است .
« گناه آنان که در پستوهای امن خود خزیده اند و چون کبک سرشان را زیر برف کرده اند کمتر از چماغ به دستان اربده کش خیابانها نیست !!!
رسایی: علت باج دادن باهنر را اعلام می کنم
عضو فراکسیون انقلاب اسلامی در واکنش به تذکری که محمدرضا باهنر رئیس جلسه علنی امروز به وی داده بود، اظهار داشت: باهنر تمام تلاشش را در پشت صحنه برای پیروزی میرحسین موسوی انجام داد. اما در حال حاضر که این اتفاق نیفتاده است، نمیدانم چرا از دست ما ناراحت است.به گزارش خبرنگار ایلنا، حمید رسایی نماینده تهران با حضور در جمع خبرنگاران مجلس گفت: سابقه اقداماتی که امروز از سوی آقای باهنر شاهد بودیم، به مسئله امروز بر نمیگردد. او در گذشته نیز به شکلی تبعیضآمیز با نمایندگان برخورد کرده است. کما اینکه چند وقت پیش بنده در نظر داشتم تذکری را به استناد ماده 77 آیین نامه داخلی مجلس ارائه دهم، اما ایشان مانع شدند. اگر چه این تذکر وارد بود، اما آقای باهنر اجازه صحبت کردن به من را نداد و تریبون را قطع کرد.وی که معتقد بود که امروز نیز قصد داشته است به استناد ماده 77 به تذکر پزشکیان واکنش نشان دهد، ادامه داد: متاسفانه آقای باهنر به من چنین اجازهای ندادند اما به آقای پزشکیان اجازه دادند تا تذکرشان را مطرح کنند.به گفته وی، این اقدام باهنر نوعی باجدهی به پزشکیان بوده و قصد داشته است تا در جایی دیگر از این نوع نمایندگان رای بگیرد.رسایی در ادامه انتقاداتش به ریاست جلسه علنی امروز از سوی باهنر گفت: متاسفانه آقای باهنر تعابیر اهانت باری را نسبت به من مطرح کردند. در حالی که من هیچ اهانتی به ایشان نکرده بودم. باهنر به بنده گفتند که چرا نعره میکشم در حالی که ایشان خودشان نعره کشیده بودند و این در شان مجلس نبود.رسایی در پاسخ به سوالی که علت باجدهی باهنر به برخی نمایندگان را جویا میشد، گفت: بنده این مساله را در سایت شخصی خودم خواهم آورد و دلایلش را در آنجا منتشر میکنم. متاسفانه آقایان اصولی را زیر پا میگذارند و تحمل تذکرات را ندارند.وی همچنین در واکنش به عذرخواهی باهنر از او در صحن علنی گفت: ایشان حتی در عذرخواهیشان نیز بنده را متهم به تندروی کردند و گفتند برای آنکه اصولگرایان متهم به تندروی نشوند، چنین عملی داشتهاند.رسایی در پاسخ به اینکه شما و آقای باهنر چه اختلافی با یکدیگر دارید که اینگونه در صحن علنی مجلس آن را مطرح میکنید، گفت: من اختلافی با ایشان ندارم، اما آقای باهنر تمامی تلاششان را در پشت صحنه برای پیروزی آقای موسوی انجام دادند و حالا که به هدفشان نرسیدهاند، نمیدانم چرا از ما ناراحت هستند.عضو فراکسیون انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی که به اعتراض برخی علما نسبت به اعلام موضع نهایی شوراي نگهبان اشاره داشت، گفت: منظورتان از علما دقیقا چه کسی است؟ خبرنگار مربوطه به سخنان امروز آیتالله طاهری اشاره کرد که گفته بود انتخابات اخیر مشروعیت قانونی ندارد. رسایی در واکنش به اظهارات وی تصریح کرد: نگویید علما چنین حرفی زدهاند، بگویید یک نفر چنین حرفی زده است. همین که آقای طاهری این حرف را زدهاند، نشان میدهد که ایشان دیگر جزو علما نیستند. اگر شورای نگهبان نتواند نسبت به انتخابات نظر دهد، پس آقای طاهری میتواند نظر بدهد؟!وی در پایان اعلام کرد که قصد دارد به همراه جمعی از نمایندگان به دیدار نیروهای بسیجی و نیروهای انتظامی برود که در حوادث اخیر مجروح شدهاند.به گفته وی این نمایندگان در نظر دارند تا در قالب این دیدار به نمایندگی از مردم، از این افراد تشکر و قدردانی کند.
در زندان رژیم چه میگذرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بازرسی خیلی کثیف و غیر بهداشتی انجام می شد. آنها انگشتشان را بدون دستکش در تمام سوراخهای تنمان وارد می کردند و مورد بازرسی قرار می دادند. البته در آنجا این کار را درباره ی زنان روسپی و معتاد برای پیدا کردن مواد انجام می دادند اما در مورد ما بازرسی جهت پیدا کردن رم موبایل صورت می گرفت. حال توجه شما را به متن کامل مصاحبه جلب می کنیم:
:یکی از بازداشت شدگان
بازرسی های بدنی، بسیار کثیف و غیربهداشتی انجام می شد اعلام نتایج دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری ایران موجی از اعتراض را در سراسر کشور به وجود آورد. این اعتراضها که به مسالمت آمیزترین شیوه ی ممکن مطرح می شدند با شدیدترین شکل ممکن مورد سرکوب قرار گرفتند. از آمار کشته شدگان، زخمیها و بازداشتی های حوادث اخیر در ایران به خاطر جعل اطلاعات، کانالیزه کردن اطلاعات، محاصره ی اطلاعاتی، فقدان اطلاع رسانی، اطلاع رسانی کاذب و یکسویه و محدود کردن روزنامه ها حتی اینترنت، موبایل و سایت های خبری منتقد، هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست. بر اساس برخی از گزارشهای دریافتی، ظرف دو هفته گذشته بيش از ۲۵۰ تن از فعالان سياسی، اساتيد دانشگاهها، روزنامه نگاران، دانشجويان و همچنين مدافعين حقوق بشر که به نتايج انتخابات اعتراض کرده اند توسط مقامات امنيتی بازداشت و زندانی شده اند. از تعداد دقيق شهروندان عادی که در تظاهرات مسالمت آميز در گوشه و کنار کشور دستگير و زندانی شده اند اخبار دقيقی در دست نيست اما گفته می شود بيش از دوهزار نفر در بازداشت بسر می برند. بدليل جلوگيری از فعاليت روزنامه نگاران مستقل و اخراج خبرنگاران بين المللی از ايران تعداد افرادی که در اين تظاهرات توسط ماموان امنيتی و نيروهای بسيج کشته شده اند نيز آمار دقيقی در دست نيست. بازداشتها به صورت فله ای و بدون ارائه مجوز صورت می گیرد. در میان بازداشت شدگان افرادی دیده می شوند که هیچ ارتباطی به حوادث اخیر ندارند و فقط به دلیل حضور در خیابان بازداشت شده اند. پای صحبتهای یکی از بازداشت شدگان نشستم که فقط چند روز از آزادی اش می گذرد. او با قرار وثیقه ی صد میلیون تومانی آزاد شده است. وی از اعضای کمپین یک میلیون امضا و عضو ستاد انتخاباتی کروبی، یکی از نامزدهای معترض به انتخابات است. او درمورد نحوه ی بازداشت و اتفاقات بعد از آن اینگونه می گوید: روز شنبه، 29 خرداد برای خرید کتاب به انتشارات جنگل رفتم. همان روز هم قرار بود که حامیان موسوی و کروبی راس ساعت 4 بعدازظهر از مسیر انقلاب به سمت آزادی در یک اجتماع اعتراض آمیز حرکت کنند. یعنی درست روز بعد از سخنرانی آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه ی تهران. من ساعت یک بعدازظهر یعنی سه ساعت قبل از برگزاری راهپیمایی به جلوی انتشارات رسیدم. به محض اینکه از ماشین پیاده شدم و خواستم کرایه ام را حساب کنم به دستم دستبند زدند و مرا با خود بردند. کسانی که مرا بازداشت کردند می دانستند که من عضو کمپین یک میلیون امضاء و ستاد آقای کروبی هستم. به وزراء واقع در ضلع جنوبی میدان آرژانتین منتقل شدم. آنجا محل نگهداری زنان روسپی و معتاد است. این روزها به دلیل افزایش آمار بازداشتی ها، این افراد را به وزراء، آگاهی شاپور، پلیس امنیت میدان نیلوفر، پلیس امنیت مرکز پشت دادسرای انقلاب و کمپ کهریزک می برند. در وزراء مورد بازرسی قرار گرفتم. رفتارها در حین بازرسی به شدت توهین آمیز و تحقیر کننده بود. بازرسی خیلی کثیف و غیر بهداشتی انجام می شد. آنها انگشتشان را بدون دستکش در تمام سوراخهای تنمان وارد می کردند و مورد بازرسی قرار می دادند. البته در آنجا این کار را درباره ی زنان روسپی و معتاد برای پیدا کردن مواد انجام می دادند اما در مورد ما بازرسی جهت پیدا کردن رم موبایل صورت می گرفت. مرا آن شب در وزراء نگه داشتند. اجازه ی تماس با خانواده نداشتم. گوشی موبایلم را هم همانجا از من گرفتند. شب بعدش ساعت 2:30 دقیقه بعد از نیمه شب به اوین منتقلم کردند. اگر همانجا آزاد می شدیم که شانس آورده بودیم و برایمان سابقه نمی شد اما هر کس که به اوین منتقل می شد برایش پرونده تشکیل می دادند و یک سابقه برای او محسوب می شد. هنگام بازجویی به همه مان چشم بند زده بودند. روی صندلی و مقابل دیوار نشسته بودیم. هر دو نفر یک بازجو داشتند. صدای بقیه را هم هنگام بازجویی می شنیدیم. مکالمات تلفنی ما از زندان با خانواده هایمان شنود می شد و در بازجویی ها علیه ما مورد استفاده قرار می گرفت. در زندان اوین به مدت 2 روز در سلول انفرادی زندانی شدم. در انفرادی یک دستشویی فرنگی بود و یک دوش هم در بالای دستشویی قرار داشت. حمام به شکل اپن بود. دیوارش خیلی کوتاه بود و تا زانوی من می رسید. چهار طرف انفرادی را دوربین کار گذاشته بودند. یعنی من اگه دستشویی می رفتم و یا حمام می کردم آنها همه چیز را می دیدند. هوای انفرادی به شدت گرم بود. کسانی مثل من که ناراحتی آسم داشتند به شدت در این هوا دچار مشکل می شدند. غذای آنجا افتضاح و پر از کافور بود. معده ها بعد از خوردن غذا به شدت به هم می ریخت. بعد از 2 روز به همراه تعداد زیادی از زنان بازداشتی به بند بیماران متادونی اندرزگاه 3 نسوان منتقل شدیم. کمبود جا به حدی بود که تعداد زیادی از زنان تازه منتقل شده تنها با یک پتو در راهروهای این اندرگاه اسکان داده شدند. راهروها به شدت کثیف و غیربهداشتی و محیطی نامناسب برای نگهداری زنان زندانی بودند. البته پتو در زندان خیلی کم بود و خیلی از ماها من جمله خود بنده بدون پتو در روی زمین می خوابیدیم. این به دلیل آمار بالای زندانی ها بود به طوریکه حتی صدای مسئولان آنجا هم در آمده بود. در زندان اوین فقط یک اندرزگاه را به زنان اختصاص داده بودند. با موج گسترده بازداشتهای اخیر که شامل تعداد زیادی از زنان نیز می شد، کمبود فضا و مکان در بند زنان باعث افزایش فشار بر زندانیان شده بود. در آنجا هم وضع غذا مثل انفرادی بود. بعد از خوردن غذا همه به شدت دچار حالت تهوع می شدند البته یک اتفاق دیگر هم با خوردن غذا می افتاد. نمی دانم در آن چه می ریختند که بعد از خوردنش همه بی حس و بی حال می شدند و دوست داشتند که بخوابند. داروی مناسب در اختیار هیچ کس قرار نمی گرفت. در آنجا یک خانمی بودند که سرطان سینه داشتند. ایشان به داروهای خاص نیاز داشتند و قبل از زندانی شدن تحت نظر پزشک بودند. اما در آنجا اگر خیلی دردش شدید می شد نهایت یک استامینوفن به او می دادند که آنهم فایده ای نداشت. او به داروهای مخصوص خودش احتیاج داشت که خیلی هم گران بود و متاسفانه به هیچ وجه در اختیارش قرار نمی گرفت. یک دانشجوی رشته ی هنر هم آنجا بود به اسم سمیه ثنایی. این بنده خدا بیماری MS داشت. هوای گرم برای این بیمارها به شدت مضر است. آنجا هوا خیلی گرم بود و او بدجوری احساس درد و ناراحتی می کرد. افراد زیادی هم بودند که به خاطر خوردن غذا دچار درد و حالت تهوع شده بودند. به تمام آنها فقط مسکن و استامینوفن می دادند تازه بعد از کلی جیغ و داد و فریاد. اگر هم به بهداری منتقل می شدند در آنجا نهایت یک سرم به آنها وصل می شد و یا یک قرص برای حالت تهوع دریافت می کردند. مهتاب نصیرپور، بازیگر تئاتر هم در بین بازداشت شدگان بود. آنطور که خودش می گفت رفته بوده که در محل کشته شدن ندا شمع روشن کنه که همانجا بازداشتش می کنن. من نمی دانستم ندا کیست. او برایم تعریف کرد و تازه آن موقع بود که فهمیدم چه اتفاقی افتاده. دوتا فعال دانشجویی هم به نامهای فرناز معیریان از دانشگاه علامه و بیتا صمیمی زاده از دانشگاه امیرکبیر آنجا بودند. آنها قرار بود با قرار وثیقه آزاد شوند. اما در برگه هایشان به سوال "سابقه دارید یا نه؟" پاسخ نداده بودند. بازجویشان هم این را فهمیده و متاسفانه به انفرادی منتقلشان کرده است. الان بدجوری هردویشان تحت فشار هستند. تعداد 23 نفر از مردم عادی هم در بین بازداشت شدگان بودند. یکی از آنها را بعد از خرید نان بربری بازداشت کرده و با همان نان بربری به زندان اوین آورده بودند. بیچاره هر چه گفته بوده که به خدا من اومدم نون بخرم کسی حرفش را باور نکرده و گفته اند فکر می کنی ما احمقیم. می یای تو راهپیمایی بعد که شلوغ می شه می ری تو صف نونوایی که یعنی من اومدم نون بخرم. در میان بازداشت شدگان 3 تا دانش آموز 15-16 ساله بودند. یکی از آنها را به همراه مادر و خاله اش بازداشت کرده بودند و دوتای دیگر را هم که در حال دوچرخه سواری در خیابان مطهری بودند، بازداشت می شوند. این بچه ها را به شدت اذیت می کردند. مثلا به آنها می گفتند شما رو توی انفرادی می اندازیم، توی انفرادی جن داره. بچه ها هم می ترسیدند و با صدای بلند گریه می کردند. آن بچه ها 12 روز بازداشت بودند. در بین ما هم خانمی حضور داشت که از دادگاه خانواده رباط کریم به سمت انقلاب آمده بود. آن روز رفته بود تا از شوهرش طلاق بگیرد. او را در اتوبوس می گیرند و می گویند تو برای شرکت در راهپیمایی داری به سمت انقلاب می روی. یعنی می خواهم بگویم بازداشت ها آنقدر به شکل فله ای صورت می گیرد که بازداشت کنندگان اصلا به اینکه طرف واقعا در راهپیمایی حضور داشته یا نه، معترض هست یا نه فکر نمی کنند. آنها مردم را فقط به خاطر حضور در خیابان بازداشت می کنند و این بازداشتهای فله ای همچنان ادامه دارد. در آنجا وبلاگ و وبسایت و فیس بوک را چک می کردند. حتی ایمیلهایمان را باید در اختیارشان می گذاشتیم. آنها تمام ایمیلها را چک می کردند. همچنین از تمام مکالماتمان از طریق موبایل پرینت می گرفتند. موبایلهایمان را روشن می گذاشتند تا کسانی که هنوز از بازداشت شدن ما خبر نداشتند به ما زنگ بزنند بعد از تماس دوستان، فامیل و یا خانواده مان، بازجوها سریع به سراغمان می آمدند تا بگوییم آنها کی هستند و چرا به ما زنگ زده اند و ارتباط ما با آنها چیست. تعداد کسانی هم که در تجمع روز شنبه ی پارک لاله دستگیر شدند بالای 60 نفر بود که دیشب همه را از آگاهی شاپور به زندان اوین منتقل کردند. ساعت آزاد شدن زندانی ها هر شب از ساعت 7 تا 11 شب است. در مقابل هر صد مردی که آزاد می شوند، 5 تا زن هم از در زندان بیرون می آیند و این به خاطر آمار بالای زندانیان مرد است. فقط روز آخر که آنجا بودم یک نامه نوشتم که به امضای بقیه ی زندانی ها نیز رسید. در این نامه تقاضای رسیدگی به وضع پوشاک، بهداشت و تماس با خانواده هایمان را داشتیم. بعد از تحویل نامه یک آقایی به نام آقای یاری به نزدمان آمدند. وقتی حرفها و تقاضاهایمان را از زبان خودمان شنید سریع برایمان تلویزیون، روزنامه و گوشی آورد. با هزینه خودش برایمان کارت تلفن خرید. وضع آب زندان اوین خیلی خراب است. آقای یاری برایمان آب معدنی هم آورد. به بچه ها لباس زیر هم تحویل دادند. آن روز من نامه را ساعت 2 نوشتم و خودم ساعت 10:30 دقیقه شب همان روز با قرار وثیقه ی صد میلیون تومانی آزاد شدم. اصلا خیلی تعجب کردم که آقای یاری با ما این گونه رفتار کرد. نمی دانم رویه ی فوق بعداً ادامه داشت یا نه. موبایل مرا هنوز تحویلم نداده اند. چند روز است که به دنبالش می روم ولی پاسخ درستی دریافت نمی کنم. موبایلم را همچنان روشن نگه داشته اند تا ببینند که چه کسی به من زنگ می زند و با چه کسانی در ارتباط هستم.
به نظر من جنبش سبز باید از تو خیابون بیاد بیرون
مشکلی که پیش مییاد هم اینه که آدمها خسته میشن و بیانگیزه. هدف سرکوب هم بیانگیزه کردن آدمها است. وقتی لاتهای چماق به دست جلوی مردم عادی قرار بگیرن و وقتی با گلوله به مردم شلیک کنن و … به نظر من دیگه منطقی نیست آدم از خونه بیرون بیاد. از نظر اکثر آدمها هم اینطوره و به همین دلیله که بعد از شروع به خشونت از طرف دولت، مردم کمتر و کمتر توی فعالیتها شرکت میکنن. در این شرایط آدمهای توی خیابون هی کمتر میشن و هی ضربه پذیرتر. میشه استدلال کردن که بعضی از با شرافتترین آدمها هم هنوز توی خیابون میمونن ولی بدون حمایت مایی که به نظرمون مردن بدتر از دروغ شنیدنه. اینجا با شرفتترین آدمها میبینن که تنها موندن.
جریان «الله اکبر» هم همینه. واقعا صدای محلات مهیبه اما راحت میشه پیش بینی کرد که کم کم این صداها کمتر خواهد شد چون آدمها انگیزههاشون رو از دست میدن یا حوصلهشون سر میره. بازهم میمونن چند نفر فعال که احساس میکنن تنها موندن و بالاخره یک شب مجبورن بیخیال بشن و توی خونه غمزه بشینن.
اینه که من معتقدم حرکت بهتره «متوقف» بشه… با یک بیانیه مثل این
مردم عزیز (: ما آدمهایی هستیم معقول. آدمکش نیستیم، درست همونطور که دروغگو نیستیم. حوزه کار ما منطق است و حق و شعور. حالا که بحث به موتورسوار چاقو به دست و شلیک به مردم عادی و دروغ رسیده، قواعد بازی توسط اونهایی که منطقشون چماقه و گلوله و زندان، به حوزهای کشیده شده که ما اهلش نیستیم. به همین دلیل، ما فعلا بازی رو تعطیل میکنیم چون بحث سر منطق و واقعیت نیست و بحث زور بیشتره. ما نه تو کار آدم کشی هستیم نه کتک زدن پس این دوره، دوره ما نیست. ما به خونههامون میریم و شمع روشن میکنیم ، شمعی که مطمئنیم یک روز به تاریکیها غلبه خواهد کرد.
البته همونطور که گفتم ممکنه آدمهایی باشن که مثل من نخوان توی دوره دروغ ، تو خونه بشینن… این بیانیه، نظر شخصی منه.
ادامه کار؟ صد در صد کار ادامه داره ولی به شیوهای که آدمهای جدیدی جذب بشن و آدمهای فعلی لذت ببرن. نه اینکه کسی بره زندان یا شکنجه بشه یا کشته بشه یا مجبور بشه برای دروغ گفتن بره توی تلویزیون. شهر سبز خواهد بود. چه با بادکنکهایی که هر هفته جمعه ظهر هوا میشن و چه با آدمهای شاد و سالمی که معلومه راستگو هستن (: جنبش یک روز پیروز خواهد بود. نه روزی که طرف مقابل کشته بشه، بلکه روزی که دروغ و تقلب، زشت شمرده بشه.
دفتر موسوی اظهارات کدخدایی را تکذیب کرد
بعضی از ماها از شاه هم بدتریم
آیت الله محمود امجد :
بعضی از ماها از شاه هم بدتریم
همه بگوییم بسم الله الرحمن الرحیم ، این بسم الله را درست بگوییم همه چیز حل است همین بسم الله خیلی حرف لازم نیست آدم بزند بسم الله یعنی بنام خدا و برای خدا ، این را درست بگوییم کارمان درست است خدا را به این امام زاده قسم می دهیم که همه ما فی الله و لله باشیم صلوات.
ما آخرش چیزی بایستی برای خودمان نگذاریم تا پیش خدا مقرب گردیم والا تا وقتی چیزی داریم هیچ چیز نداریم از خداگشتی همه چیز از تو گشت اگر ما اهل بسم الله باشیم شیطان با ما کاری ندارد ولی چون با بسم الله کار نداریم لذا شیطان در ما نفوذ می کند بی محتوا می شویم .
این جهان کوه است و فعل ما ندا ، عمل ما برگشتش به خودمان است فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره .
همه داستان سوره یوسف احسن القصص می باشد و نتیجه آن اینست که انسان با خدا باشد همه چیز از آن اوست از خداگشتی همه چیز از تو گشت چیزی که از این استفاده می گردد برکات تقوی می باشد ومن یتق الله یجعل له مخرجا ... این را همه شما در کتاب های آیت الله شهید مطهری دیدید همه بشر دنبال دو چیز می باشند ما همه تشنه که می شویم آب می خوریم گرسنه که شدیم غذا می خوریم این خواسته همه ماست نجات از مشکلات و آگاهی غیر از این می باشد اصل هم همین است این خواسته همه بشر می باشد این داستان یک واقعیتی است که حضرت یوسف در هاله ای از عشق به خدای تبارک و تعالی و حیات الهی و قلبش مملو از عشق خدا بوده اگر عصمت نداشت هیچ مانعی نبود هیچ ضامن اجرایی مثل توحید وجود ندارد قلبش مملو از محبت خدا بوده و در این نمایش دو عامل که یکی عامل عشق به خدا و دیگری عشق به دنیا و شهوت بود که اینها با انسان دارند می جنگند تا انسان در کدام هاله و فضا واقع گردد اگر در فضای عشق الهی واقع شد بقیه اش آشغال می باشد و اگر عشق مجازی بود آقا عشق فقط عشق به خداست عشق حقیقی عشق به خداست اشد حب لله ، عشق یعنی محبت شدید عشق عالی عشق به خداست و چون خدای تبارک و تعالی هیچ راهی به ذات مبارکش نیست عشقش در محمد و آل محمد تجلی نموده است و عشق مجازی ، سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد پس عشق خدا عشق حقیقی و عشق اهل بیت عشق مجازی و مجاز یعنی عبور از این ، اهل بیت آیینه هستند ما نیامده ایم بت پرستی کنیم اینها نیامده اند سد راه ما گردند شما در آیینه خودت را می بینی ما در این آیینه خدا را می بینیم اهل بیت آیینه تمام نمای خدا هستند به تحقیق عرض می کنم اهمیت ذکر صلوات هم از این نکته ناشی می شود سر صلوات اینست که انسان لحظه به لحظه با دریای فضیلت اهل بیت آشنا گردیده انس بگیرد و شکل آنها گردد پس بهترین عمل اینست در نتیجه نماز و اعمال هم نورانی می گردد پس سخنم را خلاصه می کنم یا عشق الهی که اینست و یا شهوات که این دومی عشق نیست بهترین و عالی ترین عشقی که هست عشق زلیخا بود که وقتی معشوقش یوسف با آن هیبتش در مشکل و دردسر افتاد رهایش ساخت خیلی عاشق ها معشوق ها را کشتند و خیلی معشوق ها هم عاشق ها را کشتند نسل جوان گول همدیگر را نخورید با یک کرشمه تمام حیثیت خانواده را زیر پانگذارید مگر خیال کردید که ازدواج یک امر آسانی می باشد؟ ازدواج مربوط به کبار و بزرگان قوم می باشد بایستی اکابر قوم دخالت نمایند یک جوان نمی تواند به تنهایی برای سرنوشت خویش تصمیم بگیرد وقتی دو تا جوان از شکل و رنگ همدیگر خوششان می آید دیگر تمامی ارزشهای خانوادگی را زیر پایشان له می کنند که چی؟ این همه افراد در طول تاریخ ادعای عاشق و معشوقی نموده و بالاخره همدیگر را کشته اند هم در زمان ما و هم در گذشته تاریخ ، این عشق نیست این شهوت می باشد عشق فقط عشق الهی می باشد .
عشق الهی یعنی چی؟ مگر خدا شکل و ماهیت دارد؟و از آنجایی که راهی به ذات الهی وجود ندارد لذا آیینه ای درست نموده به نام انسان کامل و بنام محمد و اهل بیت اش که انسان از طریق آن خدا را بشناسد و منظور از ادعیه ، زیارت و قرآن این می باشد اصلا از اول تا آخر قرآن کریم مدح و ثنای انسان کامل می باشد و کامل ترین انسان ها این چهارده معصوم می باشند که یک نور واحد در چهارده کنگره می باشند از این بهتر نیست لذا سر و رمز صلوات اینست .
شیطان ضعیف می باشد ولی وقتی داخل در وجود انسان شد این نفس اماره را تحریک می کند و راهش هم اینست که پناه ببریم به خدای تبارک و تعالی از عوامل مرئی و نامرئی و سوره ناس را بخوانیم.آقایان ما باید روشن و روشنگر گردیم خدای تبارک و تعالی شب را می برد و روز را می آورد که به ما بگوید من این هستم بیایید در دامن من تا روشنگر گردید لذا سوره فلق را بخوانیم .سوره قدر شناسنامه امام زمان(عج) می باشد این را زیاد بخوانیم.سوره توحید هم شناسنامه خداست .همه عاطل و باطل اند مگرحق پرستان باید حق پرست شویم وگرنه عاطل و باطلیم .سوره والعصر هم شناسنامه بشر می باشد این را هم بخوانیم . در روایت قرائت سوره حمد برابر است با هفت ختم قرآن و خدا تبارک و تعالی همه قرآن را در حمد خلاصه نموده و اگر روزی هفت مرتبه آن را بخوانید می بینید که چه ها می کند.برای همه حاجات بشر ، مومنین و مومنات ، گذشتگان و آیندگان ، اموات ، نسل جوان ، همه اینها را در نظر بگیریم و سوره حمد را بخوانیم هرکس آمد طرف خدا نوکرش هستیم نوکر پدرش هم هستیم .
در داستان یوسف آیات و نشانه هایی زیادی از قدرت نمایی خداوند به چشم می خورد که هر کدام از آنها مایه عبرت و پند برای اهل تحقیق و جستجو می باشد کسی بخواهد هزاران نکته از این آیات می تواند بدست آورد.از آن جمله اولیش خواب پر رمز و راز حضرت یوسف می باشد .
خواب بعضی ها تعبیر دارد بعضی ها واقع می باشد تعبیر این است که یازده تا ستاره چیه؟ یوسف هم یازده برادر داشت خورشید و ماه هم پدرو مادر یوسف هستند این تعبیر خواب می باشد اما تاویل چیه؟ تاویل هم همان چیزی بود که آمدند و رخ داد و یازده برادریوسف به همراه حضرت یعقوب و همسرش در مقابلش سجده کردند این شد تاویل خواب .
تاویل قرآن هم اینست که در روز قیامت جلا و اهمیت آن را می بینید تاویل قرآن اینست نه تاویل خلاف ظاهر . جوان ، عزیز ، فدات شوم نگو حال ندارم یک حدیثی ما به شما می گوییم اقبال و ادوال یعنی اقبال نداشته باشی هرچقدر هم دعای نافله و قرآن بخوانی دور می شوی ذکر بگویی دور می شوی دلت که زده شده دیگر فایده ای ندارد پس زیاده روی نکن ولی تعمل یعنی خود را به عمل زدن ، یعنی چه ؟ قرآن را می توانیم باز کنیم یانه ؟ حال ندارم قرآن بخوانم این چیه دیگر؟ حال ندارم نافله بخوانم اینطور نیست . اینکه می گویند اقبال و ادوال یعنی حال نداری نافله را نخوان ولی نمی توانی که نماز واجب را نخوانی اما قرآن ، حال نداریم بخوانیم ولی آیا حال داریم قرآن را ببوسیم و بازش کنیم حالا انسانی حال بازکردن و بوسیدن قرآن را نیز هم نداشته باشد بمیرد که بهتر است حالا اگر قرآن را باز کنی به جان خودت یک آیه که خواندی با توجه آیه دیگر را هم حتما خواهی خواند و لازم نیست خودت را مقید کنی که صد آیه ، یک جزء یا بیشتر بخوانی هرچی دلت خواست بخوان .
بچه کمتر از هفت ساله در خواب می بیند که یازده ستاره به همراه خورشید و ماه در مقابلش سجده کردند بالاخره این خواب زمینه پیغمبری یوسف را می رساند ، جناب یعقوب پیامبر سلام الله علیه در مقابل حضرت یوسف به کمال و عظمت خدا سجده نمود آقایان اینهایی که دم در آستانه حرم ها می افتند و سجده می کنند کار خوبی نمی کنند حالا اگر عالمی کرد حق ندارید به او اشکال کنید ولی این کار را نکنید آستانه بوسی خوبه ولی به شرط اینکه خلوت باشد نه اینکه آدم یکساعت بیفتد سدمعبر کند و با آن جای تنگ و جمعیت زیاد آستانه حضرت رضا را ببوسد و یا در حرم چنان صلوات می فرستد که گوش همه را کر می کند اینها هیچکدام درست نیست اونی که سجده می کند در مقابل خدا سجده می کند عظمت خدا را می بیند سجده می کند .
حالا یک چیزی به شما بگویم و آن اینست که خواب هیچ حجیتی ندارد ولی یک وقت خوابی هست که واقعیت دارد خوابی که مطابق با خارج باشد واقعیت دارد یعنی چه؟ کلید ماشین را گم کردم در خواب می گویند برو از فلان جا بردار این متصل به خارج بوده و صادق می باشد ولی نه اینکه هر خوابی من دیدم بگویم صادق می باشد بیشتر خواب های ما مربوط به هوا و هوس ما می باشد ولی حضرت ابراهیم که می بیند دارد سر اسماعیل را می برد این واقع می باشد نه تعبیر ، می گوید به اسماعیل که باید سرت را ببرم و حضرت در جواب می گوید بیا ببر ، پس خود خواب از آیات عجیب الهی می باشد. صاحب الظلال فی تفسیرالقرآن می گوید که من در آمریکا بودم در خواب دیدم که یکی از بستگان در مصر در چشم خونریزی نموده است وقتی آمدم دیدم که با چشم عادی نمی تواند ببیند. خواب از آیات خداست . امام یک خوابی می بیند و آیت الله کشمیری به امام موسی تعبیرش را می گوید به کسی هم نگفته بود البته تعبیر خواب یک موهبت الهی می باشد اگر کسی یک عمل منافی عفت پیش بیاید و به خاطر خدا نه بخاطر شخصیت خودش ، البته ما در جامعه به خاطر شخصیت خودمان و احترامی که در جامعه بهمان می گذارند این احترام گاها مانع از این می شود که مرتکب گناهی شویم ولی اینکه نشد نمی دونم آبرومون می رود چی می شو یم می برند شلاقمون می زنند نخیر اینها نیست برای رضای خدا اگر عمل منافی عفت پیش بیاید انسان ابا داشته باشد خدا به او تعبیر خواب می دهد تحلیل جریانات به او می دهد اما اینکه بیاییم خواب را منبری کنیم هیچ حجیتی ندارد هیچ کشف و کراماتی حجیتی ندارند برای خود آدم ممکن یقین بیاورد ولی برای دیگران هیچ حجیتی ندارد دین اسلام دین عقل می باشد . حالا یوسف خواب می بیند و می آید تعبیرش را از پدر می پرسد.
دومین مورد اینست که حضرت یعقوب می فهمد که این پسر در آینده به کجا خواهد رسید .
مورد بعدی اینست که در چاه افتادن و آسیب ندیدن گر نگهدار من آنست که من می دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می دارداگر تیغ عالم بجنبد زجای نبرد رگی تا نخواهد خدای.
مورد دیگر نابینا شدن حضرت یعقوب و بینا شدن مجدد وی بود حالا ممکن است بگویند که حضرت یعقوب چطور ندانست که چاه کنعانی که در این نزدیکی بود یوسف در آن قرار گرفته در حالی که بوی پیراهن یوسف را از مصر چشید این چطوریه؟ خدا بخواهد کسی بداند یا نداند ببینید خدا ستارالعیوب است اینطور نیست که اولیاء خدا همه چیز را بدانند اگر اینطور بود که نمی شد زندگی کرد حالا جوانی بود که دنبال چشم برزخی می گشت تو نمازت را اول وقت بخوان نمازت را درست کن همه چیز داری همه جا را می بینی چشم برزخی را می خواهی چکار بعدش هم اگر چشم برزخی داشتی بالای منبر مرا به چشم حیوان می دیدی و فرار می کردی دیگه به منبر من گوش نمی دادی موقع نماز می گفتی یک حمار اینجا ایستاده یعنی من پشت سر یک الاغ نماز بخوانم چون هرکس در نماز حواسش پرت می شود صورتش صورت الاغ می شود بر طبق عقل و نقل و شرع و دین رفتار کن هر چی قسمتمان شد ولی هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند بعضی وقت ها هم خدا پرده ای جلو صورت انسان می اندازد که خیلی چیزها را نبیند .
آقای سید جمال گلپایگانی که یکی از اعاظم علما و فقهای بود که در زمان خودش آقای بروجردی فرموده بود اعلم من فی النجف ، آنوقت بزرگانی بودند در نجف ، یک مقامی پیدا کرده بود که سنگین بوده برایش حالا نه فقط چشمش باز شده بود بلکه بالاتر یک وقت دید دیگر نمی تواند رفته بود پیش استادش حاج سید احمد کربلایی و گفته بود من نمی توانم گفته بود خوبه برو پیش امیرالمومنین رفته بود حرم امیرالمومنین حضرت به او گفته بود برود پیش حضرت موسی بن جعفر(ع) ، موسی بن جعفر به او گفته بود که پسرم فلان ... از اینجا فهمیده بود که سیادتش مسلم می باشد .
مردم متاسفانه دنبال قدرت می گردند می روند دنبال علوم غریبه ، دنبال لیمیا و کیمیا می گردند این علوم فیزیک و شیمی خیلی خوبند علوم منطق فقه و فلسفه همه خوبند و در جای خود کارآمد دارند مگر ما چقدر عمر داریم که دنبال علوم غریبه می گردیم آقا کشف و کرامات هست نه اینکه نباشد وای کشف و کرامات هیچ حجیتی ندارند .
از آیت الله بهجت پرسیدند که اگر انسان در خواب معصومی را ببیند دستوری را بدهد باید عمل کرد ولو حکم قتل یعنی اینکه کشک آن پیامبری که تو دیدی پیامبر نیست آن امامی که تو دیدی امام نیست .
مطلب بعدی از قعر چاه تا اوج جاه حضرت یوسف می باشد حضرت یوسف را می اندازند داخل چاه به جایی می رسد که مالک رقاب همه جمعیت می گردد. حالا همه تون ماجرای حکومت یوسف را شنیده اید .
آدمی دلش می خواهد حاکم باشد دلش می خواهد حکومت بدست گیرد اما به شرط اینکه خدمت نماید ولی آنقدر مسئولیت سنگین دارد که امان از کسی که پشت در اتاقش کسی را معطل نماید وای بر آن مسئول مملکتی که پشت در اتاقش کسی را معطل کند و بگوید که جلسه دارم گیلاس بخورد و بگوید جلسه دارم شربت بخورد و بگوید جلسه دارم حالا همه اینطور نیستند در دنیا همه جور آدم وجود دارد و فردا پدر آدم را درمی آورند اما اگر انسان یک پستی داشته باشد و در آنجا در خدمت مردم باشد بالاترین عبادت را دارد حکومت بهترین محل عبادت می باشد به شرطی که خدمت باشد نه اینکه پز دادن باشد چون من قدرت دارم پس همه چیز دارم .
در نهایت پاکی تهمت ناپاکی به یوسف زدند اینجا خیلی داستانها دارد .هر کس در دامن خدا باشد همه چیز دارد سر پاکدامنی حضرت یوسف هم تقوی بود . حالا ما نمی خواهیم به جنازه شاه لگد بزنیم چه بسا بعضی از ماها از شاه هم بدتریم چون الان بیشتر مانشستیم روی خون شهدا ، آنهم چه شهدای بزرگی ، چه جوانان بزرگی ، چه علمای بزرگی و چه دکترا و مهندس های بزرگی ، چه جوانهای بزرگی قربانی شدند اگر ما کمترین کوتاهی را بکنیم از شاه بدتریم اما خوب شاه از خدا برید همه چیز از او بریده شد امام با خدا بود همه اسباب هم با او بودند زمان شاه اسم امام را حتی از رساله ها برداشتند از خ نام امام هم می ترسیدند یک سیدی بود در کرمانشاه و قدغن بود آوردن اسم امام ، اسم امام را می آوردی می بردند شلاق می زدند رفته بود منزل یکی از سرتیپ ها برای خواندن روضه ، پنج شش هزار زن آنجا بودند روضه زنانه بود و خانه سرتیپ هم بود رفته بود بالای منبر و گفته بود همه چیز در این مملکت قاچاق شده است اسم خدا قاچاق شده اسم پیغمبر قاچاق شده اسم اهل بیت قاچاق شده اسم خمینی قاچاق شده خمینی وای بعد با گفتن خمینی وای می زند توی سر خودش و بعد این پنج هزار زن بلند می شوند و فریاد خمینی وای سر می دهند .
*** مروری بر سوره یوسف (قسمت نخست ) توسط استاد محمود امجد – امامزاده صالح تهران
نظر وزیر خارجه آمریکاراجع به بحران مشروعیت ایران
گاف وحشتناک خبرگزاری دولت در تصاویر بازشماری آرا(حتما ببینید...)
کوهکن: نیروی انتظامی با درخواست فرهاد رهبر وارد کوی دانشگاه شد
سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی خبرداد که نیروهای انتظامی با درخواست فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران وارد کوی این دانشگاه شده بودند.
به گزارش مهر، محسن کوهکن در حاشیه جلسه علنی روز سه شنبه مجلس در جمع خبرنگاران با بیان اینکه که طبق قانون به درخواست رئیس دانشگاه نیروهای انتظامی میتواند، وارد محل دانشگاه شود گفت : در مسایل اخیر هم خود آقای رهبر عنوان کرد که برای تامین امنیت از نیروهای امنیتی خواسته بود که وارد کوی دانشگاه تهران شوند.
وی همچنین در پاسخ به سئوالی مبنی بر توقف کار هیئت منتخب از سوی رئیس مجلس جهت رسیدگی به اغتشاشات اخیر، گفت: هیچ درخواستی تاکنون برای توقف کار این هیئت وجود نداشته است، البته این هیئت باید تمام جوانب امر را مورد بررسی قرار دهد.
خبرنگاری از کوهکن پرسید که عنوان شده لباس شخصیهایی که وارد کوی دانشگاه تهران شدند، شناسایی شده و آنها را معرفی کردهاند که وی پاسخ داد: هیئت منتخب رئیس مجلس بررسیهای خود را در این زمینه انجام خواهد داد، معرفی این افراد هم کاری مقدماتی است و باید این مسئله در پروسه قانونی و قضایی خود پیش برود.
وی در پاسخ به این سئوال که چرا برخی نمایندگان مجلس قصد دارند، عنوان کنند گزارش هیئت منتخب رئیس مجلس گزارش کل مجلس محسوب نمیشود، گفت: اگر به دنبال این گزارش اقدامات قانونی و قضایی صورت گیرد، این گزارش مسیر خود را طی میکند و رئیس مجلس هم این حق را دارد که هیئتی را برای بررسی یک موضوع انتخاب کند تا آن هیئت گزارش خود را به کل مجلس ارایه کند. البته هر یک از نمایندگان نیز این اختیار را دارند که در مورد یک مسئله خاص درخواست تشکیل هیئتی کرده که آن هیئت در مورد آن موضوع گزارش تهیه کند.
سخنگوی هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی، گفت: کسانی که میگویند کار این هیئت قانونی نیست، باید قانون را ذکر کنند.
کوهکن تاکید کرد که کار این هیات زمانی تمام می شود که گزارش خود را از اغتشاشات اخیر تهیه و آن را ارایه کند و پیگیریهای بعدی این گزارش در دستور قضایی و قانونی قرار خواهد گرفت.
چنانچه هياتي مستقل تشكيل شود نماينده ام را معرفي خواهم كرد
رهبر ایران خوشحال باش
پس از تائيد انتخابات اعتراضات جوانان در میادین مختلف تهران آغاز شده
مسیرهای تعیین شده برای راهپیمایی ۱۸ تیر !!!
سربازان رئیس جمهور میر حسین
نماینده رضايي:بازشماری فلّه ای حل مشکل نمی کند
موسوی و کروبی نباید نباید نباید در این لحظه تاریخی کوتاه بیایند
آقایان موسوی و کروبی ، کوتاه نیایید . به پشتیبانی ملت شجاع ایران در مقابل این دزدی آشکار آرای مردم ایستادگی کنید . با پشتیبانی ملیونها مردم دولت امکان سرکوب ندارد . مردم هنوز کمیته ها و شوراهای مستقل خود را تشکیل نداده اند گرچه از اخباری که از اینجا و آنجا میرسد میتوان گفت که جوانه های این ارگانها به همین زودی شروع به رستن از دل خاک انقلاب کرده است ولی این جوانه ها هنوز بسیار نورس است و محتاج رشد بیشتر در سایه رهبری انقلاب است .
آقای موسوی تا کنون با تذبذب و تردیدها و ملایمتهای شما راه آمده ایم ولی اینجا بزنگاه تاریخ است . سرنوشت خودتان هم به مویی بند است و این تنها سرنوشت تاریخی ملت ایران نیست . آقایان موسوی و کروبی ، بهترین روش در لحظه تاریخی فعلی برای دفاع از حق خودتان و این ملت اعلام اعتصاب سراسری و همچنین تحصن ملیونی ایرانیان است . ما نمونه های تاریخی بسیاری از تحصنهای موفق در ایران داشته ایم . تحصن تاریخی در سفارت انگلیس در انقلاب مشروطه را به خاطر بیاورید و تحصن مسجد دانشگاه تهران در انقلاب 57 را . محلهایی را برای تحصن اعلام کنید که اینان به حرمت نام محل نتوانند مردم را در آنجا سرکوب کنند . شاید بتوان از مکانهای مذهبی ، صحن امامزاده ها ، مساجد و غیره استفاده کرد . موسوی ، دستور اعتصاب عمومی را صادر کن .مردم آماده هر گونه فداکاری هستند فقط از رهبری جنبش انتظار دارند یک صدم شهامتی را که آنان در خیابانها تا کنون نشان داده اند از خود نشان دهد و ایستادگی کند . “دوراندیش”
شاید تنها راه پیش رو این باشد...
شورای نگهبان مرگ جمهوریت نظام را امضا کرد
در روزهایی که گذشتیم از آن بسیاری بعد از سی سال برای اهدافی که سی سال پیش پدران و مادرانشان برای آن جان داده بودند، جان دادند و بسیاری همچون پدران و مادرانشان اکنون در زندان هستند و همان میکشند که آنها سی سال پیش و قبلتر از آن میکشیدند.امشب حکم به عدم «حق تعیین سرنوشت» برای مردم صادر شد و همه دریافتند که با این وضع موجود میزان رای یک عدهیی است نه یک ملت.امروز اصلهای 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 32 و 33 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و 40 قانون اساسی که از آنها به عنوان «حقوقملت» یاد شده است، از سوی حکومت و دستگاههای امنیتیاش نقض میشود و این مردم هیچ حقوقی ندارند. اصولی که بعد از انقلاب در قانون اساسی «جمهوری اسلامی» گذاشته شد تا مردم فراموش کنند که حقوقی نداشتهاند و حق دارند مثل دیگر انسانهای روی این کرهی خاکی آزاد و رها و در پناه قانون زندهگی کنند. امروز همین مردم نتوانستند بر حق خود مبنی بر اصل 27 قانون اساسی به خیابانها بیایند و بگویند که این شوراری نگهبان و رهبری و وزارت کشور نیستند که تعیین میکنند چه باید باشد و چه نباید باشد. امروز ارادهی یک جمع کوچک به ارادهی ملتی تحمیل میشود و حتا رای آنان نادیده گرفته میشود و با بیشرمی تمام رایهای ملتی را که برای آن خونشان هم ریخته شده بود به صندوق دروغگوترین مرد تاریخ و یکی از منفورترین چهرههای امروز ایران و جهان ریختند و سر آخر هم تشکر کردند که پای صندوقها آمدید و «نظام» را تایید کردید!رئیس دولت کودتا که احمدینژاد باشد رئیسجمهوری ما نیست و نمیتواند باشد. کسی که بر خون کسانی چون ندا سلطانی بنشیند رئیس دولت کودتا است. رئیسجموری ایران از نظر بسیاری که به اندازهی جمعیت ایران هستند کروبی و موسوی است. مرگ جمهوریت را اعلام کردند و انتخاباتی پر از تقلب را تایید کردند. هیچ دلیلی ندارد به شورایی که همهی آنها از طرفداران دولت هستند، توجهی داشته باشیم. همه هم از قبل میدانستیم که چنین راییی صادر خواهند کرد. صد بار دیگر هم اعلام بکنند فرقی ندارد؛ ناشنوا نیستند؛ صدای الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور را هر شب دارند در ایران میشنوند.
تعداد اعضای ستاد کروبی از تعداد رایهایی که در انتخابات برایاش شمردهاند بیشتر بوده است. تعداد کارت عضویت صادر شدهی حزب اعتماد ملی در سراسر کشور 2 میلیون نفر است. حال نظرتان را در مورد کسی که این انتخابات را تایید میکند، اعلام کنید. صفت آنان چیست؟
محمد حقوقی هم درگذشت
تجمع
سازش یا یک تسلیم خونین و سیاه از جانب موسوی!
در ستاد موسوی و کمپ طرفدارنش، در مجمع تشخیص مصلحت نظام و حلقه طرفداران هاشمی اتفاقات مهمی در حال وقوع میباشد. علائم این تغییرات چند تصویر مهم است. یکم سرمقاله کیهان شریعتمداری و به قلم خود وی میباشد. شریعتمداری پیشاپیش خبر داده است که عده ایی در حال نوشتن نامه ایی جهت کوتاه آمدن موسوی هستند. کیهان، نظر خامنه ای را انعکاس داده است و اعلام اینکه به عقب نشینی رضایت نخواهند داد. آنگونه که پیداست،خامنه ای، حتی موسوی سازش کرده را نیز نمیخواهد. آنها میدانند که این درجه ایی که نظام اسلامی ضربه خورده است، با سازش موسوی کارش روبراه نخواهد شد. حسین شریعتمداری اعلام کرده است که برای نجات نظام "سازش" بدرد نمیخورد، آنها موسوی را زیر پا له شده میخواهند. باید اورا محاکمه و لابد وی را به همراه سایر سران جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب و حتی خود هاشمی به عنوان مفسد فی الارض محاکمه و برای تثبیت موقعیت خامنه ایی مجازات کنند! دومین خبر که تکمیل کننده سناریوی سرمقاله کیهان میباشد، چرخاندن پاره ایی از سران جبهه مشارکت و اعضاء ستاد موسوی به عنوان اسرای اعتراف کرده در صدا و سیما میباشد. زندانیانی که معلوم است تحت چه شرایطی دارند بر علیه موسوی اعتراف کرده، سناریوی کیهان را تکمیل میکنند. درست در همین شرایط، خبرگزاریها از ملایمتر شدن هاشمی در مقابل رهبر خبر میدهند. موضع گیری اخیر تشخیص مصلحت نظام نیز این رویه را تائید میکند. از این رو، هم رسانه های غربی، هم افراد و محافل درونی در این روزها از تعیین تکلیف شدن با سرنوشت هاشمی سخن میگویند. از آن جمله تفسیر طبرزدی و بقیه افراد جبهه اصلاحات در داخل و رسانه سرشناس آلمانی در خارج کشور میباشد. سومین خبر، اطلاعیه اخیر میر حسین موسوی خطاب به ایرانیان خارج کشور است. موسوی در این اطلاعیه سردرگمی و بی افقی مطلق خود را به نمایش میگذارد. اعلام میکند که باید طرفدارانش برای حفظ نظام و ارزشهای مقدسش در خارج کشور، صف خود را از مخالفین نظام جدا کنند. ( به این برمیگردم) درست همزمان با انتشار اطلاعیه موسوی خطاب به ایرانیان خارج کشور، مخملباف که قرار بود نماینده وی در خارج باشد، این بار بر خلاف آن شخصیتهایی که کیهان، خبر نامه چرخانیشان را برای تسلیم شدن موسوی منتشر نموده، عجز و لابه میکند که موسوی سازش نکند! اعلام تظاهرات و اعتصاب کند! تاکیدات اکبر گنجی مبنی بر اینکه موسوی از اول هم میگفت به نظام معتقد میباشد و متعهد به ولایت و قانون است و لذا نباید زیادی بارش کرد و به او چسباند، نهیبی به طرفداران خود موسوی است. همه اینها از ندایی که در دور دستها به گوش میرسد میترسند. هر چه باشد خود آنها چه دیروز و یا امروز جزو این نظام بوده و تارو پود جنایتکارانه شان را میشناسند. اعضاء اتاق فکر موسوی که اکنون در زندان بوده و مجبور به اعتراف میشوند کسانی هستند که خود طراح انواع و اقسام سیاستهای اطلاعاتی و امنیتی بوده اند. چه کسی فکر میکرد حجاریان، تاج زاده یا نبوی در زندانهایی بیفتند که خودشان هزاران هزار جوان مملکت را به درون آن انداخته و موجب قتل و کشتار و شکنجه دهها هزار نفر شده اند.
به فاکتور مهم ورود مبارزه مردم به درگیری مستقیم با نظام و فرازهای جدید این مبارزه، وحشتی که بر کل پیکر ارتجاع انداخته است جداگانه میپردازیم که این یکی، خود علت العلل همه این ماجراهاست. اینجا اجازه بدهید مقدمتن و با این اوصاف سئوال کنیم که آیا با این وجود، امکان سازشی میان موسوی با خامنه ایی و دارو دسته آنها با هم وجود دارد؟ در چه شرایطی امکان پذیر است؟ احتمالات در کجا میباشند؟
1. به ارزیابی من آنچه قابل مشاهده است اینکه بویژه موسوی و نه الزاما هاشمی که در این مدت کاملن برنامه ریزی شده خود را در پستو نگاه داشت، نه فقط راه دررو و سازشی ندارد، بل الان سئوال پیشاروی موسوی اصلن این نیست. به باور من صورت مسئله، سازش آری یا نه، نیست. سئوال اصلی پیدا کردن موثرترین نحوه تسلیم شدن خونین موسوی و طرفدارانش در درون نظام از سوی جناح راست و بن بست کامل موسوی در قبال آنهاست. موسوی در یک بن بست کامل قرار دارد. ابتکار عمل در جدال میان خامنه ایی و موسوی، امروز در دست خامنه ایی است. نه فقط به خاطر اسیر کردن اعضاء اتاق فکر موسوی و بردنشان به زندان و یا پس کشیدن نقشه مند هاشمی. به این خاطر که مشکل سیاسی خود موسوی راه حلی در چهارچوب نظام ندارد. کسی که در چهارچوب نظام میخواهد سناریوی خود را به پیش ببرد، حتی مشکل رای خود را حل کند، به لاجرم دست را به صاحبان و قدرتمداران فعلی آن میبازد. سخنان خامنه ایی اتمام حجت با همین استراتژی بود. اعلام کرد یا با نظامید و لذا باید به وی تمکین کنید، یا خارج نظامید و پس بیهوده دم از التزام به قانون نزنید که همین قانون، خود ولی فقیه را دارای چنین اختیاری کرده است. لذا خط و سیاست خامنه ایی و جناح حاکم روشن است. این موسوی است که سیاستش با بن بست کامل مواجه شده است. موسوی هم نظام را میخواهد و هم خامنه ایی را نمیخواهد و تحقق سیاست حذف ولایت فقیه از درون نظام محال ممکن است. تحقق هیچ درجه اصلاحی، حتی در اسکلت همین ساختمان موجود، ناممکن است. بارها این تلاش با شکست مواجه شده است، چون این ویرانه، خود در حال ریزش است. در باره مردم نیز موسوی در همین وضعیت بن بست قرار دارد. هم میخواهد پشت مردم سنگر بگیرد، هم در مقابل استفاده همین مردم از این موقعیت و اعتراض و مبارزه شان فلج شده و هیچ راه برون رفتی ندارد. اینجا هم مردم دست بالا را دارند و نه موسوی. اگر در روزهای اول مردم از موسوی برای بیان اعتراض خود استفاده میکردند، الان بر عکس است. الان این موسوی است که حتی برای حفظ جان خود، به چسبیده شدن به مردم و پنهان شدن در سایه قدرت آنها نیاز دارد. از یک طرف میداند نقشش برای آنها ابزاری است، از طرف دیگر نیز میداند که بدرجه ایی که در مقابل مردم بایستد، لخت و عریان خود را در تیررس جناح حاکم قرار داده است. میداند اگر زیادی دوز پافشاری بر التزام به نظام را بالا ببرد، از اینطرف هم یک پس گردنی محکم میخورد. همین موقعیت موسوی، باعث میشود که سازش با موسوی حتی اگر ممکن بشود دردی را از جناح راست دوا نکند. جناح راست در طی این مدت و بویژه در تظاهراتهای روزهای اخیر متوجه شده است که موسوی قدرت جابجایی مردم را ندارد. بر عکس مردم با موسوی بازی میکنند. موسوی در ارتباط با مردم برای جناح راست، فقط میتوانست نقش کسی را بازی کند که مقابل آنها بایستد، همچون خاتمی که سرکوب 18 تیر را شخصا تایید کرد. چون به تمکین کشاندن مردمی که به خیابان آمده اند به این نحو و بدون نقد کردن حرفشان محال ممکن است. ایستادن در مقابل مردم هم دیگر بدرد خامنه ایی نمیخورد، دیر است، چون نهایت درجه ایستادگی نظامی و امنیتی در مقابل مردم تجربه شده و جواب نداده است. در میدان بهارستان ورق برگشت. علت اینکه نیروهای انتظامی رژیم به پشت بامها رفته و از بالای ساختمانها به مردم تیراندازی میکردند، حتی علت تیراندازی امشب نیروهای انتظامی در سیاهی شب و به مردمی که در پشت بامها شعار میدادند گواه این است که رژیم، نیروهای انتظامی را از ترس رودررویی مستقیم به پشت بامها و به تاریکی کشانده است. در تقابل میدان بهارستان به گفته خودشان چندین بسیجی به دست مردم کشته و زیر مشت و لگد قرار گرفته و بعضا خلع سلاح شدند. لذا شاید اگر یک هفته قبل و بعد از سخنرانی و اتمام حجت خامنه ایی در نماز جمعه میبود، سازش موسوی باری به هر جهت به کار یک زخمی از میان هزاران زخم نظام میخورد. اما الان، هم برای موسوی دیر شده است و هم برای خامنه ای. الان موسوی همانقدر راه برگشتی ندارد که خامنه ای. از سوی دیگر، این هفته با پخش ویدئوی اعترافات از یکسو و انتشار این سرمقاله کیهان از سوی شریعتمداری ، نباید برای موسوی و یاران وی کوچکترین شبهه ایی باقی مانده باشد که استراتژی پافشاری بر اعتقاد به نظام و اصول مقدس آن، یک مسخره بازی بیهوده و بی حاصل است که اولین نتیجه آن عمیقتر شدن شکاف و بحرانی غیر قابل بازگشت در جبهه اصلاحات و طرفداران موسوی است. به اعتقاد من موسوی اطلاعیه نهیب زدن به خارج کشور را به دلیل پیش بینی بروز این شکاف و سرریز شدن پایین این جنبش به جنبش سرنگونی نظام داده است. محال ممکن است حتی با این تاکیدات و یا "اغتشاشگر" نامیدن مردم، ایشان بتواند عفونامه بگیرد و جانش را نجات بدهد. بر عکس است. خود نیروهای طرفدار موسوی با دیدن اعترافنامه های به زور گرفته شده، به موسوی خواهند خندید! چرا که محال است حاکمیت، سران جبهه اصلاحات و موسوی را مانند خاتمی در سالهای گذشته باری به هر جهت به حال خود رها کنند. خاتمی در آن شرایط برای جناح راست مورد مصرف داشت. برای نظام وقت خرید. اما موسوی نه میتواند و نه مجال این را دارد. علت اینکه تا این حد به توطئه مخملی و رابطه با آمریکا و اسرائیل پافشاری میکنند، خود این رابطه نیست. اینها خود کسانی هستند که مترصد رابطه با آمریکا بوده و هستند، علت آن، سنگینتر کردن مجازاتی است که در نظر گرفته اند. با این اتهامات، به واقع دارند چاقوهایشان را تیزتر میکنند. حسین شریعتمداری به عینه گفته است که ما حتی در صورت سازش موسوی، دمل چرکین نیشتر نخورده را نمی خواهیم. منظور وی، بطور سر راست این است که موسوی همان جای زخمی است که باید برای جراحی این دمل هزینه کنند. همان قتل عام درمانی سعید امامی که این بار رو به خودیهای نظام دارد. منظورشان این است که قربانی میخواهند تا آفتابه گردنش کنند و دور شهر بچرخانند و سپس سر به نیست کنند. و این فقط یک ابراز نظر از سر بغض نیست. یک ضرورت سیاسی و اجتماعی برای اسلام سیاسی ضربه خورده و زخمی شده است. الان نظام جمهوری اسلامی در این دو هفته، آنچنان ضربه ایی خورده است که با این سازشها به هیچ عنوان کمر راست نمیکند و جمع کردنی نیست. نه سازش موسوی و حتی مذاکره و سازش با غرب قادر به مرمت این اوضاع نیست. چون مردم ایران و افکار عمومی در دنیای غرب، بیشتر از اینکه خفت این سازش احتمالی را به پای موسوی بنویسند، آن را به پای دیکتاتور بودن این نظام مینویسند. از موسوی همه عبور میکنند چون از اول هم این کاره نبود، دنبال پروژه دیگری بود. اما نظام با این اعترافنامه ها دردش دوا نمیشود، منفورتر میشود. جبهه مقابل خود را جریتر میکند. کیهان از زبان خامنه ایی میگوید که موسوی سازش کرده، تازه در میان افکار عمومی، علامتی برای مظلومیت مخالفین و در ترشی خواباندن یک اپوزیسیون مجاز و آتش زیر خاکستر در بغل دست نظام میباشد. این در عین حال علامت زورگو بودن خامنه ای در اذهان عموم دنیا خواهد بود. بعد از این وقایع هیچ دولتی به خود جرئت نمیدهد با خامنه ایی بسازد. برای همین سران جناح حاکم میگویند موسوی اقتدار نظام را به سخره گرفته و پایین آورد.لذا به باور من پروژه موسوی دو راه محتمل بیشتر ندارد، یا اینکه از کشور خارج شود و لذا به سرنوشت بنی صدر دچار شود. یا اینکه هاشمی اورا بدهد، به تسلیمی خونین کشانده شود، تا خودش بماند. که اولی شاید موجب نجات شخص موسوی بشود اما هزینه خونینتری را به جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب تحمیل میکند و آن دومی نیز بحران کل حاکمیت را نمی خواباند، بل عمیقتر و حادتر میکند. ( در باره تبعات این احتمالات در نوشته بعدی صحبت میکنم)
به نظر من همه این بن بستها به خاطر وجود و حضور مردم است. اگر موسوی دردسر حضور مستقل مردم و پا فراتر گذاشتن از دغدغه های جنگ قدرت او را به وسیله آنها نداشت، کارش سخت اما غیر ممکن نبود. اگر خامنه ایی هم با فریادهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ایی مواجه نبود، اینهمه دردسر برای تثبیت یکپارچه بودن قدرت خود نداشت. بجاست ببینیم در اردوی مردم وضع به چه منوال است. تنها نیرویی که بحران بن بست استراتژیک ندارد.
2. مبارزه مردم و انقلاب آنها در ایران، دیگر نه فقط مشکل جدی نظام، که اکنون مهمترین مسئله و پرابلماتیک کل جهان سیاست در عصر ماست. مردم از یاد نبرده اند که خامنه ایی با چه تبختری در مقابل اوباما اورد میداد که آمریکا به جمهوری اسلامی ثابت کند که خواهان براندازی آن نیست، دستور میداد که در اسرائیل چنین و چنان بشود، احمدی نژاد میخواست مشکلات اقتصادی دنیا را چاره سر کند و باراک "حسین" اوباما با چه تلاش تهوع آوری در قاهره، سوره های قرآن را میخواند و قسم و آیه میخورد که با هر نوع اسلامی حاضر به سازش هستند و مفسران صدای آمریکا ردیف شده بودند تا توجیه کنند که آقای اوباما مجبور است نقض حقوق بشر را نادیده بگیرد!... دنیا در آستانه این قرار گرفته بود که شاهد و ناظر بدون اختیار بازی بدون سرانجام دو قطب تروریستی در جهان باشد. جهان به گونه ایی نقاشی میشد که گویی مردم در آن هیچ نقشی ندارند. یک روز جنگ میکنند، یک روز مثلث شیطانی میشوند، یک روز دوست میشوند و با هم میخواهند سر مردم را زیر آب بکنند. در این میان به قول خودشان یک انقلاب غیر قابل محاسبه رخ داد. مبارزه مردم ایران فقط نه به حاکمیت نبود. به تدریج که تب التهاب آن تظاهراتهای پرشور جای خود را به عقلانیت نظری عمیقتری میدهد، از پرده بیرون می افتد که این در عین حال، یک نه محکم از سوی جهان متمدن به کل این اوضاع بود. مبارزه مردم ایران، یک غول مهیب را به میدان آورد که به سیاست دنیا یک سناریوی دیگری را دیکته کرد. معلوم شد که سرنوشت تروریسم اسلامی را کس دیگری نیزمیتواند به نفع جهان متمدن رقم بزند. این انقلاب حتی از تصورات برپادارندگانش بسی فراتر رفت. الان در مملکت، سیاست را کف خیابان تعیین میکند. نه خامنه ایی، نه موسوی، نه احمدی، نه هاشمی. کف خیابان یگانه اقتدار سیاسی و حرف اول مملکت است. علت بن بست همه طرفهای درگیر در حاکمیت است. در عرصه بین المللی نیز ورق برگشته است. این تنها قدرت واقعی است که جهان را به حیرت واداشته است. سالها پس از اینکه تصاویر تلویزیونهای مردم در اتاق های نشیمنشان صحنه های جنگ و میلیتاریسم نظامی، آدمکشی ارتشها و نیروهای تروریستی بوده است، سالها بعد از اینکه مردم برای توقف مسابقه آدمکشی میان قدرتهای جهانی به میدان می آمدند، برای اولین بار پس از سالها تصویر بلند شدن و خیزش میلیونها نفر از مردم در ایران آذین بخش رسانه ها و مطبوعات میباشد. امروز مردم دنیا نه برای فشار گذاشتن در جنگ میان دو قطب تروریستی که برای پیروز شدن یک طرف یک جدال عظیم سیاسی و طبقاتی به نفع خود و کاملن دخالتگرانه میتوانند به میدان بیایند. هر چقدر وقایع قبلی مبشر بی اختیاری انسان قرن یست و یک بود، این یکی بشارت دهنده اراده، تصمیم و اختیار انسانها برای تعیین سرنوشتشان میباشد. این انقلاب همه معادلات را به هم ریخته است. برجسته ترین مشاورین اوباما میگویند ایشان و کل هیئت حاکمه آمریکا مستاصلند. گاه به موسوی لبخند میزنند، گاه طرف احمدی نژاد را میگیرند. گردون براون با وجودیکه گفته بود احمدی نژاد را به "اغتشاشات" ترجیح میدهد، یکی به نعل و یکی به میخ میزند. انقلاب کف خیابان باعث شد اسطوره و افسانه ناممکن بودن انقلاب در عصر غولهای رسانه ایی و قدرتهای نظامی ناتو بشکند. نه به خاطر اینکه مر
سخنان فائزه هاشمی در حاشیه مراسم دیروز در مسجد قبا
فایل صوتی صحبت های تند فائزه هاشمی در حاشیه مراسم دیروز در مسجد قبا:
سر شمارش آرا و تجمیع آرا همه ناظران را بیرون کردند. توی هیات های اجرایی راهشان ندادند. بخش عمده ای از کارت ناظران را ندادند. گفتند بیایید سر صندوق ها بگیرید. این ها همه خلافه.من چند نفر رو معرفی کردم برای این صندوق. فرستادنشون اون ور شهر.ک
لی سیستم رو به هم ریختن به خاطر اینکه افراد نتونند برن. سیستم ناظرهای انتخابات بر مبنای پیامک ها بود که قطع کردند. الان صندوق ها پر از اسم احمدی نژاده.اگه صندوق ها را بازشماری کنند چیزی گیر کسی نمی آد. چون پر کردند.سندسازیشون کامله.مطلب بعدی تعرفه هاست. از 12 به بعد به خیلی از شهرستان ها تعرفه نمی رساندند. 10 شب صندوق ها را بستند. در حالی که صف های طولانی بود پشت صندوق ها.بعد سایت های خبری و پیامک ها را بستن.اطلاع رسانی ستادها را مختل کردند. اگه تقلب نبوده این کارها برای چی شده. چون پایه انتخابات مخدوشه کسی نمی گه برید آرا رو بازشماری کنید. 57 میلیون تعرفه چاپ شده.17 میلیون بیش از رای دهنده ها. اینها پر کردن توی صندوقهاست. صندوق ها کامله.ناظران شورا گزارش ندارن. چون بیرونشان کردند. سندی نیست که برمبنای اون … خامنه ای احمدی نژاد رو می خواد. تنها دوره ای که خامنه ای رهبر بوده الانه. رهبری البته گفت کسی برای من مثل هاشمی نمی شود. ولی اگر تاریخ را نگاه کنید رهبری در زمان ریاست جمهوری نخست وزیرش از سوی آقای خمینی تحمیلی بود. زمانی که هاشمی رییس جمهور شد، او رییس جمهور آقا نبود. خاتمی هم همین طور.تنها دوره ای که رهبر واقعیست الانه. دوم حامیان آقا انصار حزب الله و پاسدارها و این ها هستند که اونها هم منافعشان در همین کارهای احمدی نژاده. بنابراین آقا باید منافع بسیجی ها رو حفظ کنه. اگر نکنه نگهش نمی دارند. در واقع آقا داره به خاطر خودش این کار رو می کنه. مردم خودمون هم مقصرند. ما یه دموکراسی نیم بند داریم. من یه دوره می شم نفر اول تهران.یه دوره رای نمی ارم. ما قهرمان ساز و اسطوره کش هستیم. مشکل روانشناسی جامعه خودمون هم هست. اگر سیستم داشتیم. ثبات داشتیم. این دموکراسی معنی واقعی پیدا می کرد اینطور نمی شد. یکی از مشکلات اساسی مربوط به خاتمی بود. او کاره ای نبود. عامل اصلی این دیکتاتوری ها را خاتمی می دونم. در 18 تیر او مسیر را به سمت تندی برد که همه چهره ها را لو داد و رو کرد. دست همه اصلاح طلب ها رو شد و رسید به 18 تیر. آقای خامنه ای دید اگر نجنبه مثل زمان شاه رفته. از اونجا دیکتاتوری ها شروع شد. از انتخابات بعدی دیگه اصلاح طلب ها قدرت نگرفتند
فایل صوتی
تایید نتیجه انتخابات توسط شورای نگهبان پیش از باز شماری آرای گیلان
خبرگزاری فارس افزود:کار شمارش دوباره آرای 10 درصد صندوقهای رآی در 16 شهرستان گیلان انجام شد که نتیجه نهایی آن صبح سه شنبه اعلام میشود ولی طبق آخرین گزارشها، هیچ تغییری در نتیجه آرای گیلان به وجود نیامده است، به جز در چند موارد که به آرای احمدینژاد اضافه شد.
گفتنی است خبر پیروزی احمدی نژاد در انتخابات را خبرگزاری فارس روز جمعه 22 خرداد سه ساعت و نیم قبل از گشودن صندوقها اعلام کرده بود.
میللی حرکت افشاء می کند: نامه خیلی محرمانه احمدی نژاد به معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی
جناب آقای علی ابادی پیرو نامه .... تا برگزاری انتخابات در خرداد ماه 1388 به منظور عدم سوء استفاده جناحهای رقیب با مدیریت و برنامه های ورزشی صدا و سیما تعامل و همکاری کنید. با هماهنگی لازم با رهبری بعد از انتخابات 88 با تغییر در مدیریت صدا و سیما از پخش برنامه های غیر شرعی مانند نود جلوگیری خواهد شد./
ریاست جمهوری
محمود احمدی نژاد
(امضاء)
رونوشت
وزیر اطلاعات جهت اطلاع
و پارافهای مقامات ذیربط و نقش مهمرهای محرمانه و خیلی محرمانه...
به اصل نامه توجه فرمایید:
http://www.milliharakat.com/Wpimgs/files//90b.jpg
نماینده محسن رضایی: 200نماینده معرفی کردیم اما اصلا بازشماری صورت نگرفت
علی احمدی عضو ستاد مرکزی انتخاباتی رضایی گفت: از اعضاء ستاد رضایی به صورت تلفنی و بعضاً نامه مکتوب جهت بازشماری آراء دعوت کرده اند، حال آنکه بازشماری آراء به صورت فلّه ای مشکلی را حل نمی کند .
به گزارش تابناک نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی ضمن بیان مطلب فوق اظهار داشت: در مورد 10% صندوق های اخذ رأی در هفت استان با شورای نگهبان توافقاتی صورت گرفت و بیش از 200 نفر نیز برای بازشماری بیش از 900 صندوق اخذ رأی به 80 حوزه اخذ رأی اعزام شدند، اما به سبب عدم همکاری، بازشماری صورت نگرفت و این ساز و کار پایان یافت؛ هرچند به صورت غیر رسمی و خارج از چارچوب توافق، در تعداد اندکی از صندوق های اخذ رأی بدون کنترل های لازم چنین اقدامی را انجام دادند.علی احمدی افزود: سازوکار جدیدی برای بازشماری مورد توافق قرار نگرفته است؛ لذا این نوع بازشماری بدون چارچوب مشخص از نظر دکتر رضایی فاقد و جاهت لازم است و مشکلی را نیز حل نخواهد کرد.وی تصریح کرد : مناسب است سخنگوی شورای نگهبان نیز به این اظهارات متناقض پایان دهد. از یک طرف می گویند آقای رضایی منصرف شده و از طرف دیگر بدون هماهنگی ایشان دعوت نامه جهت بازشماری برای ستادهای استانی ایشان نوشته می شود.نماینده محسن رضایی در شورای نگهبان اظهار داشت: آقای رضایی به سبب عدم همکاری در رابطه با پی گیری شکایات و حتی در بازشماری آراء صندوقها با کنترل های لازم و مشمول مرور زمان واقع شدن درخواستهای بطور مستدل اعلام کرد چنانچه وقت قانونی جهت رسیدگی به شکایات تمدید نشود، وی امنیت و آرامش جامعه را بر پی گیری شکایات ترجیح می دهد و چون پاسخی برای تمدید وقت دریافت نکرد پی گیری شکایات خود را متوقف نمود؛ اما پس از ارسال نامه صرف نظر ایشان به شورای نگهبان، وقت بررسی تمدید شد.احمدی گفت: با تمدید وقت و ایجاد سازوکار جدید یعنی شکل گیری هیأت ویژه جنای آقای دکتر رضایی برای برون رفت جامعه از وضع موجود با دعوت ازسایر نامزدها در جهت ایفای حقوق مردم اعلام کرد از هرگونه همکاری دریغ نخواهد کرد.احمدی خاطر نشان کرد: ما امیدوار بودیم، که توصیه های مقام معظم رهبری جدی گرفته شود و راه قانونی برای بازگرداندن اعتماد ملی به جامعه و کسب اعتبار بین المللی آسیب دیده ایران، بسته نشود.