۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

خانواده امریکائی اسم دختر نوزادشان را «ندا» گذاشتند

دیروز یکی از دوستانم برایم گفت که خواهرش که حامله بود هفته گذشته بچه شان بالاخره متولد شد، که دختر بود و اسم او را «ندا» گذاشته اند. اول متوجه نشدم و بهش تولد خواهرزاده را تبریک گفتم. دوستم که فهمید متوجه اصل مطلبش نشدم، دوباره تاکید کرد: «منظورم این بود که اسم بچه رو گذاشتن ندا، ایرانی!». یکدفعه متوجه شدم چی داره میگه، و حالا باور کردن ربطش برام مشکل بود. تنها توجیهی که به ذهنم رسید که یک امریکائی اسم بچه اش رو «ندا» گذاشته باشه این بود که این اسم رو از جائی شنیدن و دوست داشتن. با لبخند مودبانه ای گفتم «اسم قشنگیه !». دوستم که حوصله اش از نفهمی من سر رفته بود یک کم صداش رو بلند کرد و گفت، «متوجه نیستی چی دارم میگم؟ میگم خواهرم و شوهرش اسم دخترشون رو گذاشتن «ندا»، اسم همون دختری که شده سمبل مقاومت ایرانیها!!». در یک لحظه موج عجیبی از غم، شادی، غرور، خشم و امید در بدنم دوید، به چشماش خیره شدم و قطره اشکی که گوشه چشمم شروع کرده بود به جمع شدن را با انگشت خشک کردم و گفتم «ندا؟» دوستم که ظاهرا متوجه وضعیتم شده بود دستش را با محبت به شانه ام زد و گفت «بله، ندا!». مدت زیادی حرف زدیم در این باره، ولی فقط اینش در ذهن من حک شده ماند که دوستان امریکائیم آنچنان احترام عمیقی برای فرهنگ بزرگ و روح آزادیخواهی ایرانی پیدا کرده اند که اسم دخترشان را به نام شهید سبز ما گذاشته اند. واقعا چه کلماتی میتوانند حق مطلب را ادا کنند که چطور برق غیرتی که از روح ایرانی درخشیده همه مان در چهار گوشه جهان را مغرور و سربلند کرده است؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر